به نقل از سایت اخبار دین و اندیشه : به گزارش خبرنگار مهر، «تارانتینو» عنوان کتابی است از علی روحانی که در ۱۰۹ صفحه و توسط انتشارات حکمت سینا در سال ۱۳۹۶ به چاپ رسیده است. موضوع اصلی این کتاب سینما است. این اثر سومین کتاب از مجموعه مطالعات سینمایی انتشارات حکمت سینا است. از علی روحانی، کتاب خاکسپاری اسپوزیتو(نیلا) نیز در بازار کتاب موجود میباشد.
این اثر در واقع به فیلم شناسی کوئنتین تارانتینو می پردازد، یعنی فیلم های بلند داستانی وی را نقد می کند.
فهرست کتاب عبارت است از: ۱.فیلم شناسی، ۲. وانموده ها و مصائب بودن، ۳.نقد فرهنگ، ۴.اخلاق انتزاعی و کمیابی سعادت انسانی، ۵.حادثه و حقیقت، ۶.تاریخ و روایت، ۷.سوژه ویران، ۸.وضع طبیعی، ۹.تجربه نیستی، ۱۰.مؤخره
منابع
در بخشی از مقدمه این اثر آمده است: کافی است به کارنامه کوئنتین تارانتینو بنگرید تا دریابید که او انسان ناآرام و پرکاری است: از کارگردانی فیلم و تلویزیون گرفته تا نگارش فیلم نامه(که در سالیان اخبر کمتر شده)، بازیگری(که گاه بسیار ناامید کننده است)، تهیه کنندگی(نه چندان موفق) و حتی مشارکت در اجرای ویدئوگیم. با این حال خودش مدعی است که فیلم سازی است تنها با هشت فیلم. این تأکید را می توان از عنوان بندی هشت نفرت انگیز هم دریافت. از این رو آثاری چون چهار اتاق و فیلم نامه هایی چون رمانس واقعی و قاتلین بالفطره در حاشیه قرار می گیرند. متن نیز همان هشت فیلم پرداخته است و همان ها را برای طرح بحث کافی دانسته است.
بسیاری از علاقه مندان پیگیر سینما می دانند که موفقیت یک فیلم در جشنواره های حتی معتبر جهانی تضمینی برای ماندگاری آن و سازنده اش نیست. کافی است به برندگان قبلی آنها نگاهی بیاندازید، نامشان را در مدخل بهترین دائرة المعارف های سینمایی مکتوب و اینترنتی جست و جو کنید و از حال و روشان آگاه شوید تا دریابید که آمدگان و رفتگان ناکام در این عرصه کم نیستند، اما همیشه هم این گونه نیست. حکایت ما از آنجا آغاز می شود که در بخش غیررقابتی جشنواره کن ۱۹۹۲ فیلمی به نمایش درآمد که تعجب و شاید انزجار عده ای را برانگیخت. فیلمی براساس فیلم نامه ای نامتعارف که از سوی سرمایه گذاران زیادی به اتهام نمایشنامه بودن رد شده بود و نویسنده اش که بازیگری شکست خورده و فروشنده ای گمنام بود، تصمیم گرفت آن را به شیوه شانزده میلی متری، با نگاتیو سیاه و سفید و با سی هزار دلار بسازد. متن برای جذب همین بودجه اندک هم دست به دامن لارنس بندر شد، او آن را به معلم بازیگری خود داد و همسرش متن را به هروی کایتل رساند. از اینجای حکایت ورق بر می گردد. هاروی کایتل شیفته فیلم نامه می شود، چهار صد هزار دلار سرمایه گذاری می کند و حضورش به آمدن چند بازیگر کمی مطرح به فیلم کمک می کند. سگ های انباری در کن بیشتر از آنکه بدرخشد، مسأله ساز می شود. به ویژه برای نمایش بی پروایانه و وقیحانه خشونت، تا جایی که هنگام پخش بدنام ترین صحنه اش، گوش بری ماروین نش به دست بلوند دیوانه، عده ای حساس سالن نمایش را ترک می کنند، اما فیلم ساز داستان ما که روزگاری چند را پشت در موفقیت در گم نامی و بطالت گذرانده بود، از آنهایی نبود که به همین راحتی بی خیال ماجرا شود. دو سال بعد او با داستان عامه پسند، شکوهمندانه به کن بازگشت. سالی که از بخت خوش رئیس هیئت داوران کلینت ایستوود بود. قهرمان داستان ما، کوئنتین تارانتینو پس از کسب نخل طلا و جایزه اسکار بهترین فیلم نامه غیر اقتباسی نام و اعتبار خود را تثبیت کرد و پس از آن نیز مشتاقانه به کار ادامه داد تا امروز که پس از دو دهه و نیم شاهدیم که هنوز از اسب نیافتاده است.
تارانتینو با همان دو فیلم نخست خود به همه چیز رسید و آثار دیگرش می توانستند نوعی مالکیت توپ برای حفظ نتیجه باشند اما او خودخواهانه به دنبال علائق خود رفت و شش فیلم بعدی اش را نوشت و کارگردانی و در یک مورد فیلم برداری کرد. او در این راه به تمامی شخصی، بخشی از هواداران اولیه خود را از دست داد اما توانست در سالنهای سینما مخاطب بیشتری را به دست آورد.
سومین کتاب از مجموعه مطالعات سینمایی انتشارات حکمت سینا با عنوان «تارانتینو» به کوشش علی روحانی به بهای ۱۲ هزار تومان در زمستان ۱۳۹۶ منتشر شد.