به نقل از سایت اخبار دین و اندیشه : به گزارش خبرگزاری مهر؛ آخرین شماره فصلنامه علمیپژوهشی ذهن ویژه فلسفه عرفان به صاحبامتیازی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و مدیرمسئولی علی اکبر رشاد و سردبیری علیرضا قائمینیا منتشر شد.
فصلنامه ذهن تنها نشریه تخصصی معرفتشناسی ایران است که با هدف بازپژوهی و بازپیرایی، تعمیق و توسعه مبانی و مباحث معرفتشناسی اسلامی، مطالعه تطبیقی و ارزیابی نحلهها و نظریههای معرفتشناسی کلاسیک، معاصر و جدید، گسترش زمینه تعاطی آرا و تضارب افکار در قلمرو معرفتشناسی همراه با برقراری ارتباط زنده و سازنده میان صاحبنظران در داخل و خارج، و سعی در تبیین نقاط، مبانی و لوازم تلاقی آرا و نظریههای معرفت شناختی با اندیشه دینی ـ. فلسفی اسلامی و پاسخگویی به سؤالات مطرح، منتشر میشود. فصلنامه ذهن بر حسب مناسبت و ضرورت، به مباحث و دانشهای مماس و مجاور با معرفتشناسی مانند علوم شناختی، علم و الهیات، هرمنوتیک و ... نیز توجه میکند.
عناوین مقالاتی که در این شماره انتشار یافته بدین قرار است: «بیانپذیری مشاهدههای عرفانی»، «ضرورت سنجش عقلی دانشها»، «منطق عرفان نظری»، «بیانپذیری عرفان؛ بررسی ادله ناظر بر متعلق تجربه، تجربه گر و تجربه»، «تجربه عرفانی و شهود باطنی»، «کارکردهای عقل از منظر ابن عربی»، «بیانپذیری عرفان؛ تقریر و ارزیابی ادله ناظر بر زبان، ادراک و کیفیات نفسانی»، «زبان عرفان و قدرت در عصر ایلخانان».
در چکیده مقاله «بیانپذیری مشاهدههای عرفانی» اثر سید یدالله یزدان پناه میخوانیم: «مسئله امکان بیان مشاهدات عرفانی از مسائل مهم فلسفه عرفان است. در این زمینه دیدگاههای متفاوتی وجود دارد که در جای خود آن دیدگاهها را تبیین و نقد کردیم. در این نوشته به طرح دیدگاه بیان پذیری بر اساس سه ساحت حقیقت، معنا و زبان میپردازیم؛ آن گاه برخی از متون عرفانی را که میتوانند چنین دیدگاهی را تایید کنند، مطرح میکنیم.
از آنجا که عارف با شهود حقالیقینی با ساحت حقیقت مواجه میشود و توسط عقل منورش آن را فهم میکند، میتواند آن را در قالبهای زبانی درآورد؛ البته عارف در هر یک از این ساحتها، دچار مشکلاتی میشود: در ساحت حقیقت، پیچیدگی و گستردگی آن و نیز ضعف شهود و در ساحت معنا، تازگی و تاویل افزوده فکری و نداشتن مهارت معناسازی و در ساحت زبان، استفاده از زبان عرفی و نیز نداشتن زبان فنی از جمله مشکلاتی است که گزارش مشاهدات را برای او سخت و در برخی اوقات غیرممکن میکند.»
در طلیعه مقاله «ضرورت سنجش عقلی دانشها» اثر امیر دیوانی میخوانیم: «در اینکه شناخت انسان از واقع که علوم مختلف بشری آن را پیگیری و دنبال میکنند، خطاپذیر است، تردیدی نیست. دانش منطق از گذشته طراحی و تنظیم شد تا راه بخشی از عوامل خطا را مسدود کند؛ اما درباره منطق و هر دانش دیگری که درصدد تصحیح خطا و دفع و رفع آن مطرح میشود، این پرسش به میان میآید چه دانشی میتواند به مثابه معیار عمل کرده، امکان انتقال به واقع به صورت خطاناپذیر بدان سپرده شود.
عقل، موجود اکتشاف کننده واقع، از بخشی برخوردار است که میتوان آن را ناقد و سنجشگر معیار دانست. در عین حال این معیار به امداد و یاری نیاز دارد و مکمل آن معیار دین است که نه محدودیت را به آن راهی هست و نه امکان خطا. دین معیار عقلی را به این صورت تکریم کرده است که آن را در احتجاجات ناظر به وجود معیار دین فراخوانده است. در این نوشتار میکوشیم با توجه به یک آیه از کتاب خدا اعتبار معیار عقلی را در همه عرصههای دانش و اکتشافهای بشری، از جمله دانشهای شهودی و حتی در رسیدن به مقاصد دین، نشان دهیم.»
در چکیده مقاله «منطق عرفان نظری» میخوانیم: «این نوشته در صدد پی ریزی یک دستگاه سنجش به عنوان میزان و منطق مادی عرفان نظری است؛ چراکه عرفان نظری یک نظام سازمند از گزارههای شهودی- وجودی است که به دلیل وجود امکان خطا در هنگام تبدیل شهود به تعبیر همواره نیاز ضروری به سنجش دارند و این مسئله نیاز به دستگاه سنجش را ضروری مینماید؛ ولی ساختار این دستگاه چیست؟
این دستگاه از دو میزان تشکیل شده است: یکی میزان دینی و دیگری میزان عقلی. هر یک از این دو میزان دو گونه معیار در خود دارند: معیارهای پایه و معیارهای غیرپایه. معیارهای پایه معیارهای ضروری، واقعی و قطعیاند که به نحو مطلق صدق محض هستند. معیارهای غیر پایه معیارهای محدود، تدریجیالحصول و نظری هستند که به نحو مشروط صادق میباشند. میزان دینی نظاموارهای از گزارههای وجودی موجود در کتاب و سنت است که با هر یک از گزارههایش معیار سنجش گزارههای عرفانی است.
آن گزارهها دو گونه دلالت دارد: یکی دلالت تحققی و دیگری دلالت قطعی که در صورت اول آن گزاره معیار پایه و در صورت دوم آن گزاره معیار غیر پایه هستند. به معیارهای پایه احتجاجات و به معیارهای غیر پایه تنجیزات گویند. احتجاجات ادلهای هستند که مدلول و مودای خود را در عقل به گونهای تثبیت میکنند که عقل با تمامی مبانیاش این مودی را با قطع بالمعنی الاخص به نحو نامشروطی تصدیق میکند.
تنجیزات ادلهای هستند که مدلول و مودای خود را به گونهای در عقل تثبیت میکند که عقل به آن قطع بالمعنی الاعم مییابد؛ لذا مجاز به تخلف از آن نیست و در صورت تخلف از آن معذور نیست، بی آنکه بتواند بر اساس اصول خود آن مودی را به نحو نامشروط تصدیق کند.»