به نقل از سایت اخبار دین و اندیشه : به گزارش خبرگزاری مهر، نشست نقد و بررسی کتاب «ایران بین دو کودتا» که توسط سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، منتشر شده است، با حضور حجتالاسلام محمد ذبیحی، سرپرست سازمان «سمت»، هادی خانیکی، مدیر گروه علوم ارتباطات دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، محمدمهدی فرقانی، رئیس دانشکده ارتباطات این دانشگاه، حسین پاینده، استاد برجسته نظریه و نقد ادبی دانشگاه علامه طباطبایی، داریوش رحمانیان، نویسنده کتاب و استادیار گروه تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، حسینعلی نوذری، پژوهشگر و نظریهپرداز حوزه علوم سیاسی و جمعی از اساتید دانشگاه علامه طباطبایی و اعضای هیأت علمی سازمان «سمت» و نیز دانشجویان این دانشکده، در سالن شورای دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.
در ابتدای این نشست محمدمهدی فرقانی، رئیس دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی با ابراز امیدواری نسبت به اینکه برگزاری چنین جلساتی مقدمه همکاریهای آینده دانشگاه علامه طباطبایی و سازمان «سمت» باشد، خاطرنشان کرد: لازم است یادی کنیم از استاد فقید، مرحوم دکتر احمدی که سالها در سنگر «سمت» در اندیشه ارتقای جایگاه علوم انسانی کشور بود و در این مسیر مجاهدتهای بسیاری را انجام دادند. وی در ادامه با ذکر خاطره ای از آن مرحوم و پاسداشت مقام ایشان، از حضور دکتر ذبیحی به عنوان جانشین خَلف ایشان در این سازمان، ابراز امیدواری کرد و این انتخاب را ادامه مسیر دکتر احمدی برشمرد.
همچنین حجتالاسلام محمد ذبیحی، سرپرست سازمان «سمت» نیز با اشاره به اینکه از تمام ظرفیتهای دانشگاه علامه طباطبایی برای ارتقای علوم انسانی و فرهنگ کشور استفاده میکنیم، گفت: همراهی و تماس با استادان برجسته میتواند به ما کمک کند که از خطر کتابسازی در کشور پیشگیری کنیم.
وی در گفتگویی در حاشیه نشست خاطرنشان کرد: در سال گذشته تفاهمنامه همکاری بین سازمان «سمت» و دانشگاه علامه طباطبایی به امضا رسید. این تفاهمنامه در دوره مرحوم احمدی امضا شد و من شاهد آن جلسه بودم؛ به نظرم دانشگاه علامه طباطبایی بزرگترین دانشگاه در حوزه علوم انسانی و قطب علوم انسانی کشور است و ما امیدواریم بتوانیم این تفاهمنامه را با بیشترین توان خود، اجرایی و از تمام پتانسیلهای این دانشگاه در جهت ارتقای فرهنگ کشور استفاده کنیم.
ذبیحی برگزاری برنامههایی مثل نشست نقد و بررسی کتاب «ایران بین دو کودتا» را که در دانشگاه علامه برگزار شد، یکی از رویکردهای جدید برنامههای سازمان «سمت» دانست و افزود: قطعاً همراهی و تماس با استادان برجسته میتواند به ما کمک کند که از خطر کتابسازی در کشور پیشگیری کنیم.
سرپرست سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت) در پایان تأکید کرد: مخاطب همواره هدف اصلی سازمان «سمت» بوده است و بازار، دغدغه اصلی این سازمان نیست؛ تفاوت قیمتهای ما گواه این حرف است که دانشجو و استاد و به عبارت دیگر اعتماد، اصل اول ماست و امیدوارم خداوند در این راه به ما کمک کند.
حسین پاینده در نشست علمی بررسی و نقد کتاب ایران بین دو کودتا سخنان خود را در خصوص لزوم برگزاری جلساتی از این دست با موضوعات میان رشتهای آغاز کرد و از دانشجوهای رشتههای مختلف دانشگاهی خواست که در پایاننامهها و پژوهشهای خود به موضوعات میانرشتهای توجهی خاص داشته باشند.
پاینده با اشاره به اینکه نقد خود را از منظر روششناسی آغاز میکند، خاطرنشان کرد:در ابتدا قصد دارم ۶ تز خود را در خصوص تاریخ ارائه دهم و سپس بر اساس آن به نقد کتاب بپردازم. نخست اینکه تاریخ با گذشته فرق دارد. گذشته همواره یک روایت و داستان است. هر روایتی از منظری خاص به گذشته نگاه می کند و از این موضوع گریزی نیست. نکته دوم اینکه معرفت تاریخی لزوماً گفتمانی است به این معنا که ما تاریخ محض نداریم. هر تاریخی لزوماً تفسیری گفتمانی از گذشته است.
پاینده در ادامه تزهای خود در خصوص تاریخ اظهار داشت: رویدادهای تاریخی از برهم کنش رویدادها پدید میآید. نکته بعدی اینکه تاریخنویسی شکلی از ترجمه است به این معنا که هر کتاب تاریخی، ترجمه رویدادهای گذشته از یک زبان مبداء به زبان مقصدی است. کار تاریخپژوه شبیه ترجمه شعر به نثر است. نکته پایانی نیز اینکه گذشته دائماً تغییر میکند. گذشته امر ثابت و جامد نیست. مدتهاست که عمر تاریخنویسی تمام شده و امروزه ما به تاریخپژوهی رسیدهایم.
این استاد نظریه و نقد ادبی در پایان سخنان خود گفت: نتیجه اینکه گذشته را هرگز نمیتوان بازسازی کرد. در گذشته یک صدا نبوده که آن را کشف کرد و نوشت. با این مقدمه باید گفت که رویکرد کتاب به نظر من ضد پوزیتیویستی است. در این کتاب گفته میشود که ما حقیقت محض نداریم. نکته بعدی که در کتاب به خوبی به آن توجه شده و از این نظر از نویسنده تشکر میکنم، این است که در کتاب به خوبی به نقش اقوام ایران توجه شده است. مسئله اقوام، مسئلهای جدی برای ماست. ۳ نکته پایانی من درباره روششناسی کتاب این است که ۱:این کتاب تلاش کرده تا طرحی کلی از تعارضهای دوره رضاخانی به دست دهد. ۲: تلاش کتاب همچنین تحلیل روابط قدرت و نحوه به گردش در آمدن قدرت است و ۳ اینکه کتاب به جای تحلیل سطحی دست به تحلیلی همهجانبه زده است. در پایان نیز باید از جناب ذبیحی یک درخواست بزرگ داشته باشم و آن این است که لطفاً مقابل کتابسازیها ایستادگی کنید.
وی درباره اهمیت نگارش منابع تاریخی برای نسل جدید اظهار کرد: تاریخنگاری یک سوژه است که در محدودیتهای گفتمانی زمان خود عمل میکند، از این رو هیچ تاریخنگاری نمیتواند به گفتمان مسلط بیاعتنا باشد. گذشته براساس روابط قدرت برای خواننده قابل فهم میشود.
داریوش رحمانیان نویسنده کتاب «ایران بین دو کودتا» و استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران درباره دلیل نگارش این کتاب، گفت: متأسفانه دانشگاههای کشور با کمبود کتابهای درسی در حوزه تاریخ مواجه است. از سوی دیگر منابع موجود نیز با مشکلاتی در خصوص برنامههای درسی مواجه هستند. در میان کتابهای موجود، کتابهایی که دانشجو را به مطالعه بیشتر در حوزه تاریخ ترغیب کند کم است. حدود ۲۶ سال است که در دانشگاههای کشور تاریخ معاصر تدریس میکنم و در طول این سالها همواره با کمبود کتابهای درسی مواجه بودیم، حتی در برخی از دانشگاهها شاهد این بودم که همکاران من به ناچار کتابهای غیردرسی یا غیرمرتبط را معرفی کنند. برای نمونه خیلی اوقات کتاب مورخ نامدار و استاد عزیز و ارجمندم یرواند آبراهامیان یعنی «ایران بین دو انقلاب» معرفی میشد و به رغم اینکه کتاب بسیار شایسته و ارزشمندی است، اما با اهداف دیگری و نه اهداف آموزشی نوشته شده است.
نویسنده کتاب «ایران بین دو کودتا»، افزود: از سرکار خانم شجاعی، کارشناس پژوهشی «سمت» تشکر میکنم که اگر پیگیریهای ایشان نبود، شاید این کتاب ناتمام باقی میماند.
رحمانیان در ادامه با یادی از استاد این حوزه، جناب یرواند آبراهامیان، اظهار داشت: یکی از انگیزههای من برای نگارش این کتاب، رفع نقص موجود در زمینه عدم علاقه دانشجوها به مطالعه کتابهای بیشتر در زمینه تاریخ بود. یکی دیگر از انگیزههای من در نگارش این کتاب، سادگی متن آن و دوری گزیدن از توضیح نظریههای مختلف بود.
وی در خصوص دلیل خود برای این اقدام گفت: از آنجایی که دسترسی دانشگاههای مختلف کشور به منابع مکمل حوزه تاریخ متفاوت است و ممکن است این کتاب در دانشگاههای اقصی نقاط کشور تدریس شود، تلاش کردم تا از بیان تئوریهای پیچیده حوزه تاریخ اجتناب کنم تا کتاب برای همگان سادهفهم باشد.
استادیار گروه تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه تهران درباره مقدمه کتاب گفت: تلاش من این بود که از سیاه و سفید نشان دادن چهرههای تاریخی در این مقطع اجتناب کنم. نمیدانم در این زمینه چه میزان موفق بودهام، اما میتوانم ادعا کنم که تلاش کردم چهرههای این مقطع تاریخی را سیاه و سفید نشان ندهم. در مقدمه کتاب هشدار دادم که تاریخ جای دیو و فرشته نیست و نباید آن را تبدیل به دستگاه دیو و فرشتهساز کنیم. تاریخ جای سیاه و سفید و تعمیمهای ایدئولوژیک نیست. تاریخ جایی نیست که ما به حساب هواداری از یک جریان و ایدئولوژی، آن را به ابزاری برای تسویهحسابهای سیاسی خود تبدیل کنیم.
نویسنده کتاب ایران بین دو کودتا با اشاره به مراحل شکلگیری این اثر، بیان داشت: در سال ۱۳۸۴ که از دانشگاه تبریز به دانشگاه تهران آمدم، استاد ارجمند ما غلامحسین زرگرینژاد، تاریخنگار، پژوهشگر و استاد تاریخ دانشگاه تهران از بنده با توجه به پیشینهای که داشتم درخواست کردند این کتاب را بنویسم؛ بنابراین برمن واجب شد که این کار را شروع کنم. بعد از اینکه در سال ۱۳۸۵ قرارداد بسته شد، بخش اعظم کتاب در سال ۱۳۸۷ نوشته و تحویل داده شد، اما انبوه گرفتاریها اجازه نمیداد این بار را به سرمنزل مقصود برسانم. ضمن تشکر از سرکار خانم شجاعی، کارشناس پژوهشی گروه تاریخ در «سمت»، باید بگویم اگر پیگیریهای ایشان نبود، شاید این کتاب ناتمام باقی میماند.
استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران، با بیان اینکه در کتاب «ایران بین دو کودتا» سعی شده است تا سیر اصلاحات به مخاطب نشان داده شود، خاطرنشان کرد: ایران امروز نیازمند تاریخنگاری منصفانه، علمی و روشمند است. سالهاست که همه مرا به عنوان یکی از تندترین منتقدان رشته تاریخ میشناسند، متأسفانه رشته تاریخ در ایران خوارترین و ذلیلترین رشتههاست و نهادهای تاریخی در ایران در وضعیت بدی قرار دارند.
وی در پایان ایران را در مقابله با قدرتهای بزرگ دانست و گفت: در شرایط کنونی کشور ما نیاز زیادی به روایت تاریخی وجود دارد و به همین دلیل باید وضعیت رشته تاریخ اصلاح شود. من بارها به بزرگان کشور هشدار دادهام که به فکر تاریخ باشید و افراد باصلاحیت را به این رشته وارد کنید، تاریخ را دریابید و اگر درنیابید، چوب آن را خواهید خورد.
در ادامه نشست حسینعلی نوذری، پژوهشگر و نظریهپرداز حوزه علوم سیاسی، به عنوان منتقد اظهار داشت: نقد من به این کتاب دو جنبه دارد. جنبه فرمی و جنبه محتوایی. تاریخ پژوهان ما باید متوجه این نکته باشند که قضاوت ارزشی با قضاوت بر اساس مطالب مستند متفاوت است.
نوذری در ادامه نقد محتوایی خود خاطرنشان کرد: پژوهشگر تاریخ باید در حین نگارش اثر خود مستند و عینی باشد. متأسفانه در برخی بخشها این نگاه بیطرفانه رعایت نشده است. نکته بعدی اینکه کتاب از یک جایی به بعد دچار نوعی گسست و سکوت شده است.
خانیکی مدیر گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در نشست نقد و بررسی کتاب «ایران بین دو کودتا» گفت: تاریخ پیچیدهترین دانش بشری است و حتی از فیزیک، شیمی، ریاضیات و نجوم نیز پیچیدهتر و دشوارتر است. ما تصور میکنیم مورخ کسی است که ناسخالتواریخ (ناسخالتواریخ کتابی است در تاریخ عمومی عالم که ۹ جلد آن را میرزا محمدتقی سپهر تألیف کرده است) را حفظ کرده و میداند که در چه سالی فلان جنگ روی داده است و چند نفر در آن جنگ کشته شده است و نام آن کشتهشدگان چیست.
رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات در ادامه گفت: ارتباطات نیز مثل سایر بخشها به شدت نیازمند تاریخ است. بر این اساس ما نباید این دید را داشته باشیم که تاریخ فقط کار دانشجویان تاریخ است، بلکه یک کار میانرشتهای است و در درجه اول موضوع سایر رشتههای علوم اجتماعی و انسانی نیز هست.
وی در ادامه در رابطه با انتخاب هوشمندانه نام دو کودتا در مقابل دو انقلاب گفت: این نام دال خیلی معناداری است؛ ایران را کسانی مثل جان فوران (John Foran) بهنام کشور انقلابها نامگذاری کردهاند، چراکه آنقدر آرمانها زیاد هستند که ایران در کمتر از ۱۰۰ سال به دو انقلاب بزرگ دست زده است، اما در این کتاب به اینکه آرمانهای این انقلابها چطور میتواند تحت تأثیر کودتاها قرار بگیرد و نادیده گرفته شود یا به مسیر انحرافی برود نیز بحث شده است.
مدیر گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در بیان ویژگی مهم کار داریوش رحمانیان، مؤلف اثر، بیان کرد: اینکه چه نسبتی بین هر تحولی در جامعه با قدرت سیاسی و جامعه مدنی وجود دارد، بنده خود در گذشته این دو را همعرض تلقی میکردم، اما در حال حاضر بین اینها تفکیک قائل میشوم و مسئله جامعه مدنی را مهمتر از قدرت سیاسی میدانم.
وی در همین رابطه اضافه کرد: به این معنا که تحولات بزرگ در این جامعه تنها زمانی انجام نگرفته است که قدرت سیاسی فروپاشیده، بلکه وقتی انجام گرفته است که در جامعه مدنی آثار حیات و بلوغ دیده شده است؛ اگر ما این نکته را بپذیریم، پیشنهاد من این است که به مسئله نهادهای مدنی و وضعیت آنها و در کنار آن به آلترناتیوهایی مثل ارتباطات که میتوانند جامعه مدنی را قویتر یا ضعیفتر کنند نیز پرداخته شود.
کتاب «ایران بین دو کودتا» هم اکنون به چاپ چهارم رسیده است. (تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران از انقراض قاجاریه تا کودتای ۲۸ مرداد) نوشته داریوش رحمانیان از سوی سازمان «سمت» در سال ۱۳۹۵ انتشار یافته است. این کتاب ۳ بخش دارد. ۱: انقراض قاجار ۲: تحولات ایران در دوره رضاشاه و ۳: تحولات دهه ۲۰ شمسی(تحولات ایران از سقوط رشاشاه تا کودتای ۲۸ مرداد).