نباید عاملیت زنان را به حضور زنان در شهر تقلیل داد

به نقل از سایت اخبار دین و اندیشه :    

به گزارش خبرگزاری مهر، بیست و نهمین کرسی ترویجی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگب با رویکرد «عرضه و نقد ایده علمی» با همکاری دبیرخانه هیئت حمایت از کرسی‏های نظریه‏ پردازی، نقد و مناظره برگزار شد. عنوان این نشست «زنانه شدن شهر با تاکید بر فضاهای شهر تهران» بود.

در ابتدای جلسه ناهید مؤید حکمت که مدیریت علمی جلسه را به عهده داشت ضمن عرض خیرمقدم به اساتید و شرکت کنندگان در جلسه به خلاصه ای از کتاب دکتر نعمت الله فاضلی با عنوان «زنانه شدن شهر با تاکید بر فضاهای شهر تهران» پرداخت و گفت: در بررسی دگرگون های رخ داده در ۱۵۰ ساله اخیر در جامعه ایران، دال های متفاوتی مطرح بوده است. دال دولت مرکزی در «تاریخ ایران درون» پروانه آبراهیمان ۱۳۹۰؛ دال باز و علمای دینی «جامعه مدنی» دولت و نوسازی در ایران معاصر مسعودکمالی ۱۳۸۱ و دال فرودستان در سیاست های خیابان آصف بیات. اما در قصه فاضلی «زنان» و «شهر» قهرمانان اصلی اند و اینکه نگارنده بدنبال پاسخگویی به سوال محورسازی است: آیا فضای شهری به ویژه فضای حکمران شهر تهران زنانه است؟ آیا این شهر، فضاهای خود را به روی زنان گشوده است؟ او به برخی مانند هانری لوفور ، دیوید هاروی و پاین pine استناد می کند و به ابعاد سه  گانه فیزیکی ، ذهنی و اجتماعی به مثابه این حضور، از طریق بدن، لباس و فضای خانه اشاراتی دارد و در یک کلام رویکرد کیفی بر مبنای غیربه زیسته و آشنایی زدایی را پی می گیرد تا زنانه شدن گراگرد محله انتخاب مورد مطالعه و زیستش، محله شاهین شمال واقع در غرب تهران بررسی کند.

وی افزود: فاضلی در این کتاب اشاره کرده که این پژوهش بخشی از پژوهش بزرگتری است که درباره مسئله ایران در دوره معاصر یا به عبارتی فرهنگ معاصر ایران است و این بحث زنانه شدن شهر یکی از خانه-های بزرگی است برای اینکه بفهمم فرهنگ معاصر ما چگونه است . در یک جدول بزرگ من تعریف کردم که جامعه ایران یک پروسه Process است نه یک Product. من زنانه شدن را شکلی از تغییر در جامعه می دانم و با توجه به اینکه برخی از کارهایم متمرکز شده بر امکان های جامعه ایران ، در این کتاب هم سعی کردم توضیح دهم که چطور تلاقی شهری شدن و زنانه شدن فرایند ساخته شدن درجامعه ایران معاصر است. نکته دیگر اینکه این کار من همانطور که به موضوع امکان توجه می کند، اهمیت نوشتن در خلق دانش و ایده ها هم می باشد.

در ادامه جلسه ، مقصود فراستخواه ضمن  باارزش خواندن کار گفت: ما تجربه هایی در این عالم داریم که مغفول مانده است و هر چه مردان مطالعه کنند، درک نمی شود. این ما را دچار خطای سیستماتیک می کند یعنی زنان ، تجربیات زیسته ای دارند و یک سبک استدلال، یک Point of view ، یک تفسیری از بودن و زندگی و آدم و اشیاء و شهر بازنمایی ها و  representation ها ، نشانه شناسی ها، روشی برای تولید معنا دارند که ما تا زمانی که زنانه نگری را نداشته باشیم آن را نمی فهمیم و این توجه به نکته مهمی است. از طرفی اینکه فضاهای سکونتی ، تجاری، فراغتی، مصرفی، شکلی، خدماتی و عمومی محتوای زنانه پیدا می کنند به نظر می رسد، بین فضاهای رسمی و فضای دوم و سوم تفکیک نشده است. همچنین به Little evidence  اشاره کردند اینکه کار وی در این کتاب مردم نگاری است باید نقل قول داشته باشد، گفتگوهایشان کدبندی داشته باشد ولی در این کتاب خیلی خلاصه مطرح شده است.

پس از فراستخواه، نعمت الله فاضلی گفت: دلیل من برای عدم تفکیک بین فضاهای دو و سه برای این است که می-خواستم حرکت شهر تهران را در کلیت آن توضیح بدهم و برخی دیدگاه ها که شکل گیری در شهر تهران را انکار می کنند، به چالش بکشم. از طرفی برخی معتقدند که زنان هنوز در همان پستوهای تاریخی و سنتی هستند و هنوز وارد حوزه عمومی نشده اند و من می خواستم این ایده را به چالش بکشم. من از آن چیزی که می بینم در شهر هست یعنی قدم زدن زنان در شهر، در تمام فضاها پرده برداشتم. و این آشنایی زدایی از زنان شهر است. ابتدا از رمان ها شروع کردم سپس، در فیلم ها و ارجاع دادم به پژوهشی که دکتر کاظمی انجام داده اند که وی به پرسه زنی زنان پرداخته اند. اینکه استاد فراستخواه فرمودند، تا حدودی مواجهه مردانه از تفسیر زنانه شدن شهر داشتم، چرا که زنان همچنان دست بالایی در زندگی عمومی و شهری ندارند. من با قسمت دوم این عبارت هم عقیده هستم و فکر هم نمی کنم به این زودی ها زنان دست بالایی در فضاهای شهری پیدا کنند اما این به معنای آن نیست که مواجهه مردانه ای داشته ام. از طرفی انسان شناسی لزوماً به معنی نوشتن متن های فربه نیست. در واقع کتابی هست به نام Little evidence big ideas ؛ که اتنوگرافی با شواهد کم را که ادعاهای بزرگ می کند عنوان می کند خلاقیت یعنی همین و این قدرت استنباط است اینکه بتوانیم از شواهد کم، نتایج بزرگ بگیریم. الان بحرانی که در دانشجوهای ما هست این است که شواهدشان فراوان است ولی توانایی استنباط یک ادعا را ندارند.

عباس کاظمی، ناقد دوم این جلسه عنوان کرد: وقتی زنانه شدن شهر مطرح می شود و به صورت کتاب نوشته می شود، خود «نوشتن» کنش رهایی بخش است در دو سمت. اول؛ رهایی  بخشی نویسنده و پیش فرض هایش و دوم؛ رهایی بخشی خوانندگان. قصه در فرهنگ اسلامی ـ ایرانی خیلی ریشه دارد. در هزار و یک شب ، قصه گو از طریق قصه، شاه را تغییر می دهد. لذا قصه برای تغییر است. علوم اجتماعی یک علم مداخله گر است و نوشتن در علوم اجتماعی نه برای اطلاعات و آمار است بلکه، برای روایت داستانی از جامعه است که وقتی شنیده می شود و بارها شنیده می شود تغییر را در شنونده ها ایجاد می کند .

وی افزود: روش اتنوگرافی روش بسیار دشواری است اما در ایران خیلی ساده سازی می شود. بعضا هم اتنوگرافی و اتوبیوگرافی را باهم اشتباه می گیرند. از طرفی چهار خطر را که ممکن است درخواندن این کتاب ایجاد کند مطرح می کنم؛ خطر اول، ایده زنانه شدن شهر، سلطه مردانه در شهر را به حاشیه براند یا کمتر به آن توجه شود. خطر دوم، عاملیت زنانه را به حضور زنان در شهر تقلیل دهد. خطر سوم، ما صدای زنان را به صدای پژوهشگران در مورد زنان تقلیل بدهیم ما صدای پژوهشگران در مورد زنان در شهر را می شنویم و در اینجا صدای خود زنان را نداریم و گفتگویی با زنان شکل نمی گیرد و تجربه زیسته آنان آورده نشده است. کار پژوهشگر آن است که این صدا ها را آزاد کند. خطر چهارم، تا چه اندازه ما مصرفی شدن شهر را با زنانه شدن شهر گره زده ایم.

در مقابل نقدهای مطرح شده، دکتر فاضلی این چنین پاسخ داد: من قبول دارم اینکه نوشتن عمل رهایی بخش است بخصوص نوشتن قصه و اینکه کار علوم اجتماعی نوشتن قصه هاست برای مردم و دولت ها. اتواتنوگرافی بیش از هر چیز به توان خلاقانه بالایی نیاز دارد. اینکه نباید عاملیت زنان را به حضور زنان در شهر تقلیل داد هم حرف درستی است. در مورد مصرفی شدن باید بگویم مصرفی شدن راهبرد گسترش حضور زنان بوده است و زنان استراتژی هایی ابداع کرده اند از درون فرهنگ مصرفی برای نفوذ در ساختارها اما این به معنای برابری نیست چرا که به همان اندازه که بهره مند شده اند قربانی هم شده اند. لذا پیامدهای مخرب مصرفی شدن شامل آنها هم شده  لذا من نگاه یکسویه نداشتم .

مؤیدحکمت در پایان در جمع بندی نشست گفت: فاضلی نگارنده اثر زنانه شدن را بخشی از تغییر و شدن های گوناگون در جامعه ایران قلمداد می کند. فراستخواه ، «زنانه» نگریستن را از منظر معرفت شناسی با در نظر گرفتن دیگری های تاریخی از جمله «زنان» را توجهی مهم و تغییر را در خاموش نماندن این فهم، می ستاید و در نهایت کاظمی می خواهد صداهای دیگر زنان نیز در این اثر شنیده شود و دیگر شهرزادان نیز قصه های تغییر خود از زنانه شدن را روایت کنند.

برچسب ها:

دین و اندیشه

124
0 0

لینک های مفید