به نقل از سایت اخبار دین و اندیشه : به گزارش خبرگزاری مهر، مجله تصویری علوم انسانی «زاویه» با موضوع «پرسش از سرنوشت هیئت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی» با حضور حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه، دبیر و نایب رئیس هیئت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی و حسین سلیمی، رئیس دانشگاه علامه طباطبایی، شب گذشته، چهارشنبه ۱۹ دیماه از شبکه ۴ سیما پخش شد.
عبدالحسین خسروپناه در ابتدا گفت: در این فعالیت ۱۶ ساله ابتدا فرهنگستان علوم با ریاست دکتر داوری اردکانی مسئولیت هیئت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی را بر عهده گرفت. بعد با ریاست دکتر داوری به پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی آمد و سپس جناب آقای رشاد مسئولیت را بر عهده گرفتند. الان ساختار آزاداندیشی و ساختار نظریه پردازی متفاوت تلقی می شود. کرسی آزاداندیشی یک فعالیت دانشجویی محسوب می شود و کرسی نظریه پردازی مربوط به اساتید دانشگاه هاست. هیئت حمایت ساختاری پسینی دارد یعنی این هیئت به دنبال تربیت نظریه پرداز نیست تا نظریه تولید بشود. بلکه این شأن دانشگاه هاست.
دبیر و نایب رئیس هیئت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی افزود: تا قبل از تشکیل این ساختار، نهادی نبود که نظریه ها را ثبت کند و برای مدعی نظریه حمایتی به وجود آورد تا نظریه اش را در جمع نخبگان عرضه کند تا اگر پذیرفته شد نظریه اش ثبت شود. این که چقدر دانشگاه و حوزه در نظریه پردازی موفق اند بحثی دیگر است که یک بحث پیشینی است. مثل جشنواره فارابی که به دنبال نوشتن و تولید کتاب نیست و کتاب های نوشته شده را بررسی و حمایت می کند. آئین نامه آزاداندیشی در شورای اسلامی شدن دانشگاه ها تصویب می شود و آن ها ناظر و مجری کرسی های آزاداندیشی هستند.
رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه سپس گفت: در بحث حمایت اولین گام حمایت، بسترسازی و ایجاد زمینه برای برگزاری کرسی هاست. در گذشته چنین بستری نبود. البته امیدواریم زمانی این بستر در خود دانشگاه ها شکل بگیرد. اگر نظریه ای پذیرفته شد حمایت های حقوقی و مالی تعلق می گیرد. همچنین فرصتی مطالعاتی به استاد مربوطه داده می شود برای پخته تر و سخته تر کردن نظریه. اگر نظریه پذیرفته شد به جشنواره فارابی معرفی می شود و بدون ارزیابی برگزیده می شود.
حسین سلیمی در ادامه برنامه گفت: نهاد دانشگاه مدرن که به ایران آمد در ابتدا کارکردش انتقال یک سری تکنیک ها بود. بیشتر نگاه بر این بود که تکنیک هایی در غرب وجود دارد و ما آن ها را نداریم و باید آن ها را وارد کنیم. این ها بعد از مدتی به حوزه معرفتی تسری داده شد. در نتیجه به واردکننده محض در حوزه معرفتی تبدیل شدیم. مثلاً دانشجو به آن جا می فرستادیم تا همان طور که فلان تکنیک را یاد بگیرد چگونه اندیشیدن را هم یاد بگیرد. نهاد در یک جاهایی لازم است. وقتی استاد دانشگاه ما تصور می کند که مثلاً علم روانشناسی چیزی به جز فروید و یونگ و ... نیست، به نهادهایی نیاز داریم که جهت ما را در حوزه های معرفتی عوض کند.
رئیس دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: می توان نهادی داشت تا اساتید ما را در یک بستر آزادانه تشویق به اندیشیدن و پاسخ دادن به مسایل جامعه اش بکند. به لحاظ محتوایی آزاداندیشی را از نظریه پردازی نمی توانیم جدا کنیم. در حوزه نظر ورزی خط قرمز نداریم. حتی در ادله اثبات وجود خدا یا در فهم جهان فعلی ما؛ مثلاً این که جهان فعلی، جهان سلطه است یا خیر. می توان در این حوزه ها وارد شد. باید بفهمیم ما می توانیم خالق اندیشه باشیم. ما نظریه های ناب ایرانی در حال حاضر داریم که واقعاً امکان عرضه جهانی دارند.
عبدالحسین خسروپناه در ادامه عنوان کرد: صرف نظر از کسانی که همیشه منفی نگر هستند و از اول می خواهند عیوب را ببینند، اصل ماجرا این است که تا زمینه آزاداندیشی فراهم نشود نوبت به نظریه پردازی نمی رسد. در نتیجه تدبیری در ۳-۴ سال اخیر انجام دادیم، در حدود ۲۳ نظریه و نوآوری از مجموع ۴۴ نظریه در این دوران ثبت شده است. ایده جدیدی را راه اندازی کردیم تحت عنوان کرسی های ترویجی که یک جلسه است و نیاز نیست حتماً به نظریه برسد اما جسارت به اساتید ما می دهد. تا الان ۲۵۰۰ کرسی ترویجی در دانشگاه های مختلف برگزار شده که این ها زمینه گفتگو و ایجاد یک فرهنگ را فراهم می کند.
وی با بیان این که اصالت با جسارت اندیشیدن است و نه ساختار، خاطرنشان کرد: اما رفتارهای مردم را با ساختارها جهت می دهند. مثل بانک، تأمین اجتماعی و ... . لذا ساختارها را نباید دست کم گرفت. کمیته های دستگاهی را در دانشگاه ها شکل دادیم تا دانشگاه ها خودشان مستقلاً تصمیم بگیرند و لزوماً هیئت برای آن ها تصمیم نگیرد. من سفرهای استانی در جمع اساتید دانشگاه های مختلف کشور انجام می دهم و بحث و گفتگو داریم. اگر بخواهیم نظریه پردازی به معنای دقیق کلمه در دانشگاه ها بدون لزوماً وجود هیئت محقق شود چند اتفاق باید بیفتد. ساختار آموزشی ما باید پژوهش محور شود. همچنین تمرکز برکیفیت مقالات به جای تمرکز بر حجم مقالات و ... .
عبدالحسین خسروپناه افزود: باید موانعی را نگاه کنیم که این هیئت آن ها را برداشته است. قبلاً وقتی دانشگاهی می خواست کرسی برگزار کند نهاد های مختلفی از جمله نهادهای امنیتی دخالت می کردند. الان این مسأله در کل دانشگاه های کشور دیگر وجود ندارد. این دخالت نکردن نهادهای دیگر، یک کار ساختاری است. مثلاً می دانیم در باب جمعیت، مقام معظم رهبری نظر مشخصی دارند. تعدادی از اساتید جامعه شناسی جمعیت با این نظر مخالفت داشتند و در چندین دانشگاه کشور کرسی برگزار کردند و نظرات شان را طرح کردند بدون این که یک نهاد دخالت کند. این یک کار بزرگ است. ۸۰ درصد کسانی که می خواهند نظریه شان را ثبت کنند استاد تمام اند و نیازی به ارتقا ندارند که بگوییم برای ارتقای خود می خواهد نظریه ای ثبت کند. ما خیلی از این نظریه ها را به دستگاه های مختلف معرفی می کنیم تا نظریه ها جنبه کاربردی پیدا کنند.
در ادامه برنامه حسین سلیمی گفت: ساختار ذهنی حاکم بر بسیاری از دانشجویان و اساتید است که مانع بزرگ ماست. برخی تصور می کنند که دانش یعنی ترجمه. کتاب های ترجمه ای در حال حاضر فروش شان بسیار بیشتر از کتاب های تألیفی است. نکته دیگر نگرانی از بیان نظریه است که تصور می کنند شاید مشکلی برایشان به وجود بیاورد. ساختار آموزشی ما از دوره دبیرستان به این طرف مانع بعدی ماست که حفظ محور و تست محور است و از آن اندیشه پروری بیرون نمی آید، در نتیجه نیاز به نهادی دیگر پیدا می کنیم. البته مشکلات معیشتی اساتید ما هم مشکلی دیگر است. در نتیجه فرصت و مجال اندیشه ورزی شان کم می شود. پس ما باید به آن ها کمک کنیم.
عبدالحسین خسروپناه سپس عنوان کرد: وقتی حدود ۵ سال پیش به دانشگاه علامه طباطبایی می رفتم استاد می گفت من آزادی حرف زدن ندارم اما الان آن استاد در نوبت است که کرسی برگزار کند. کسانی که احساس آزادی ندارند جسارت اندیشیدن و حرف علمی ندارند و می گویند ما اجازه حرف زدن نداریم. حال آن که حرفی برای ارائه ندارند. بخشی از نبود احساس آزادی هم به خاطر استبداد علمی پارادایم هایی است که در گروه های علمی دانشگاه ها وجود دارد. این استبدادهای جزیره ای در محیط های دانشگاهی مانع از آزادی است. تا می گوییم نبود آزادی، نهادهای امنیتی به ذهن می آید اما موانع مهم تری داریم که می توان گفت استبدادهای پنهان اند.
حسین سلیمی در ادامه اظهار داشت: این کرسی های نظریه پردازی مانند پتنت و حق ثبت اختراع در حوزه صنعت است. کرسی های نظریه پردازی به مالکیت معنوی نظریه و ثبت پتنت کمک می کند. همیشه تغییر جهت ها در ابتدا عکس العمل ایجاد می کند. برای مثال هومبولت در قرن ۱۸ مفهوم دانشگاه آموزشی- پژوهشی را مطرح کرد. در ابتدا به شدت در مقابلش موضع گرفتند. چون استادها یاد گرفته بودند تنها آموزش بدهند نه این که پژوهش هم انجام دهند. جایگاه اصلی دانشگاه، خالق اندیشه بودن و معرفت محور بودن است.
وی سپس گفت: در جلسه که آقای دکتر خسروپناه هم حضور داشتند یک استاد گفتند من می خواهم بنیاد نظری نظام جمهوری اسلامی را نقد کنم. آیا می گذارید؟ من گفتم اگر نقد علمی باشد بله می شود. اما توجه کنیم که ما فقط نباید لبه های شمشیر حرکت کنیم و بدانیم محدوده وسیعی از حوزه ها را در رشته های مختلف داریم که نیاز داریم به آن ها بپردازیم.
عبدالحسین خسروپناه در پایان گفت: نسبت به فعالیت های ایجابی همیشه جنگ های روانی است که نباید از اصل موضوع ما را منحرف کند. نکته دیگر این است که اگر حمایت معاونت پژوهشی وزارت علوم می بود کرسی های نظریه پردازی چند برابر ارتقا پیدا می کرد و این حمایت باید تقویت شود.