اثرات مدرنیسم در زندگی غرب چیست؟

به نقل از سایت اخبار دین و اندیشه :    

به گزارش خبرگزاری مهر، برنامه «رهیافت» رادیو گفت و گو با موضوع تعارضات دین و مدرنیته در اندیشه‌های سیاسی و سکولاریسم و با حضور محمد محمدرضایی عضو هیئت علمی و استاد دانشگاه تهران و حسن یوسفیان به روی آنتن رفت.

محمد محمدرضایی در آغاز با بیان اینکه مدرنیسم یک پدیده غربی بر اساس مبانی فکری پس از رنسانس شکل گرفته است، گفت: مدرنیسم فرهنگی بود که دانشمندان را به مبانی و سمت و سوی فلسفی جدیدی سوق داد که بر اساس آن دین از عرصه اجتماع به سمت زندگی خصوصی افراد سوق داده و در جنبه شخصی انسان‌ها را محدود کرد. مدرنیسم اساساً در تمام جنبه‌های شخصی و عمومی و همچنین فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی انسان مدرن نقش اساسی ایفا کرده است.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران درباره اثرات مدرنیسم در زندگی غرب گفت: پس از گسترش مدرنیسم، دین از زندگی اجتماعی افراد کنار گذاشته شد و دانشمندان غربی اعلام کردند ما می‌توانیم با عقل و دانش، زندگی خودمان را تدبیر کنیم؛ در حقیقت سکولاریسم یک نوع تفکر غربی است که توصیفگر یک تعریف خاص در باب جهان، انسان و تدبیر جامعه است که در شرایط خاص جامعه غربی رخ داده است و به همین جهت سکولاریسم در زبان فارسی به معنای دنیا مداری، دین گریزی و دین جدایی است.

وی با اشاره به اینکه یکی از دانشمندان غربی به نام برایان ویلسون از سکولاریسم یک تعریف دقیق دارد، اظهار داشت: بر اساس نظر این دانشمند غربی سکولاریسم یک ایدئولوژی است که مدافعان آن آگاهانه همه امور ماورا الطبیعه و وسایل و کارکردهای مربوط به آن را نفی می‌کنند و از اصول غیر دینی یا ضد دینی به عنوان مبنای اخلاق شخصی و سازمان اجتماعی دفاع می‌کنند.

استاد دانشگاه تهران در گفتگو با رادیو گفت و گو تصریح کرد: این یعنی قائلان به سکولاریسم زندگی افراد را از طریق مسائل مادی صرف مثل عقل ابزاری و علوم تجربی بدون استعانت از وحی و انبیای الهی توسعه و سامان می‌بخشند و به لحاظ فلسفی، سکولاریسم خودش را در ساختارهای نظام‌های فکری و رفتاری عقلانی نمودار می‌سازد.

وی بیان داشت: سکولاریسم آموزه‌های وحیانی و ماورا الطبیعه را کاملاً نادیده می‌گیرد و به صراحت اعلام می‌کند کاری با آنها ندارد. سکولاریسم همچنین آموزه‌های وحیانی را مورد انتقاد قرار می‌دهد و حتی از نظر سیاسی نیز تلاش می‌کند سیاست را از تحت تأثیر قرار گرفتن آموزه‌های دینی دور نگه دارد. سکولاریسم سعی کرده است در حوزه تعلیم و تربیت نیز برنامه‌های دینی را از برنامه‌های آموزشی کنار بگذارد.

محمد محمدرضایی سکولاریسم را یک نوع ایدئولوژی، تفکر و جریان فکری عنوان کرد و بیان داشت: سکولاریسم امروز بر انسان غربی حاکم شده و در زندگی او جاری و ساری شده است و این یکی از فراورده ها و دستاوردهای مدرنیسم در غرب است که باید عوامل و زمینه‌های پیدایش آن نقد و بررسی شود.

در ادامه حسن یوسفیان، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) با بیان اینکه در تعریفی ساده، سکولاریسم را جدایی دین از حکومت یا جدایی دین از سیاست تعریف می‌کنند، گفت: معنای سکولاریسم عمیق‌تر و وسیع‌تر از این تعریف ساده است و به این معناست که در تمام عرصه‌های اجتماعی و پدیده‌های جهان، نباید نگاه آسمانی داشت و از نگاهی زمینی برای این مفاهیم و پدیده‌ها باید استفاده کرد.

وی یکی از ثمرات سکولاریسم را تکیه نکردن به آموزه‌های وحیانی و الهی دانست و اظهار داشت: در سکولاریسم این اعتقاد وجود دارد که انسان با عقل خودش می‌تواند بر تمامی مبانی جهان سیطره پیدا کند. از نظر اندیشه غرب، انسان در امور فردی هم می‌تواند سکولار باشد.

یوسفیان با ذکر مثالی ادامه داد: در آموزه‌های دینی داریم که گناهان انسان بر حوادث این عالم تأثیر دارد و در بعضی از احادیث، بر تأثیر برخی از گناهان بر حوادث تاکید شده است. انسان سکولار این نگاه را نمی‌پذیرد و می‌گوید در مورد حوادث، نگاه مامورایی نباید داشته باشیم. بنابراین سکولاریسم نه فقط در دین و حکومت که در ابعاد مختلف، اثر گذار است.

عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در گفتگو با رادیو گفت و گو به مؤلفه‌های مدرنیته اشاره کرد و بیان داشت: سه مؤلفه اصلی مدرنیته؛ سکولاریسم، اومانیسم و ناسیونالیسم است و این سه با یکدیگر ارتباط دارند.

وی توضیح داد: در برخی از متون غربی اومانیسم را مطرح می‌کنند و در کنار آن سکولاریسم را مبنای اومانیسم عنوان کرده اند یا در متونی دیگر، این رابطه برعکس تعریف شده است و اومانیسم را به عنوان مقدمه و مبنای سکولاریسم آورده اند که هر دوی این مباحث صحیح هستند و در واقع آن‌ها دو روی یک سکه هستند زیرا اومانیسم به سکولاریسم و سکولاریسم به اومانیسم می‌انجامد.

یوسفیان افزود: همه مؤلفه‌های مدرنیته با نفی دین گره خورده است یعنی عقل گرایی را به گونه‌ای تعریف می‌کنند که عقل جایگزین دین شده است و می‌گویند با وجود عقل نیازی به دین نداریم. همچنین با اومانیسم به انسان اصالت می‌دهند به این معنا که جای خدا را بگیرد. سکولاریسم نیز در قالب مدرنیته گاهی به معنای نفی دین است و گاهی نیز در عین اینکه انسان دین دار است، دین را به امور فردی محدود کرده است و آن را از امور اجتماعی کنار زده است.

برچسب ها:

دین و اندیشه

194
0 0

لینک های مفید