به نقل از سایت اخبار دین و اندیشه : به گزارش خبرنگار مهر، گفتمانهای جامعه ایرانی؛ رسالهای در تجدید ساختارهایِ آگاهی و نظمِ معنایی در تاریخ معاصر تألیف رحیم محمدی مدیر گروه جامعه شناسی ایران انجمن جامعه شناسی ایران با ویراستاری شهین عسکری به همت نشر نقد فرهنگ در 368 صفحه به بهای 44000 تومان در سال جاری منتشر شد.
فهرست کلی مطالب کتاب عبارت است از:
مقدمه
فصلگفتار نخست
از زبانشناسی تا پدیدارشناسی اجتماعی زبان؛
در تاریخِ نظریة زبان و چیستی زبان
فصلگفتار دوم
پدیدارشناسی اجتماعی زبانِ متعارف؛
در دیسیپلینهای مدرن زبان
فصلگفتار سوم
از زبان متعارف تا گفتمان اجتماعی (۱)
در چیستی گفتمان و شرایط ظهور آن
فصلگفتار چهارم
از زبان متعارف تا گفتمان اجتماعی (۲)
در نسبت گفتمان با تاریخ و جامعه
فصلگفتار پنجم
از زبان متعارف تا گفتمان اجتماعی (۳)
در روششناسی تحلیل گفتمان
فصلگفتار ششم
تحولات زبانهای ایرانی و جهان ایرانی؛
در نقد دورهبندی سهگانة تاریخ ایران
فصلگفتار هفتم
مسائل زبانهای ایرانی؛
در تقابل و تضارب زبانهای ایرانی و زبانهای بیگانه
فصلگفتار هشتم
تجدد ایرانی(۱)
گسستها و واسازیهای زبان فارسی
فصلگفتار نهم
تجدد ایرانی(۲) گفتمانهای اجتماعی؛
گفتمان سنت
فصلگفتار دهم
تجدد ایرانی(3) گفتمانهای اجتماعی؛
گفتمان قدرت ـ ایدئولوژی
فصلگفتار یازدهم
تجدد ایرانی(4) گفتمانهای اجتماعی؛
گفتمان تجدد ـ کلانشهری
فصلگفتار دوازدهم
تجدد ایرانی(5)
گفتمانهای روشنفکری و دانشگاهی
فصلگفتار سیزدهم
تجدد ایرانی (6)
وضعیت چند گفتمانی جامعة ایرانی و مشکل تضاد اجتماعی
فصلگفتار چهاردهم
آیندة گفتمانهای ایرانی
در بخشی از مقدمه این اثر به قلم رحیم محمدی آمده است: اگر بخواهم این کتاب را در چند جمله کوتاه معرفی کنم، کوششی در اینجا آغاز شده است تا «زبان فارسی» و «گفتمانهای معاصر» را راهی برای شناختِ «جامعة ایرانی» تبدیل کند و تحولات ایران را از طریق تحولات زبان فارسی و گفتمانهای ایرانی توضیح دهد. این راهی مطمئن برای شناخت جامعة ایرانی و مسألههای بنیادین آن است. از اینرو، در اینجا اندکی به بررسی «تاریخِ اجتماعیِ زبانِ فارسی» در ادوار قدیم و جدید پرداختهام و کوشیدهام تاریخ اجتماعی زبان فارسی را از موضع «پدیدارشناسی اجتماعی» مطرح نمایم. اما باید اعتراف کنم، چون مسألة اصلی نگارنده «تجدد ایرانی» است، تاریخِ اجتماعی زبان فارسی در ادوار ماقبل تجدد را کاملاً بهصورت گذرا و پراکنده طرح نمودهام و فقط اندکی بیشتر در اکنونیّت و معاصرت بحث کردهام. به دیگر سخن، هدف اصلی این پژوهش تاریخِ اجتماعی زبان فارسی در تجدد ایرانی است، چون با تجدد زبان فارسی دوباره طراحی شد. از اینرو، مباحث ادوار قبل، مقدماتی بودند تا مسألة زبان فارسی و تجدد ایرانی را طرح کنم و از نو بپرسم: تجدد ایرانی چیست؟ و زبان و آگاهی و فرهنگ و جهانبینی نو چگونه آغاز شد؟ و ساختارهای آگاهی و نظم معنایی چگونه دگرگون و تجدید شدند؟ و نهادها و ساختارها و مؤسسات ایرانی چگونه وضع شهری مدرن پیدا کردند؟ و مهمتر اینکه انسان ایرانی چگونه خود را تازه کرد؟ و ما امروز در کجا ایستادهایم؟
منظور من از زبان فارسی هم بیشتر «فارسی متعارف» است که به نوعی فارسی عمومی و محاورهای است و از فارسی تخصصی و فنی که ادیبان و فیلسوفان و روشنفکران و دانشمندان و دانشگاهیان به آن سخن میگویند و میاندیشند، مقداری متمایز است. هر چند ممکن است کسانی احساس کنند مرز چندان روشنی میان فارسی متعارف و تخصصی نداریم، اما همة ما بهروشنی تفاوت فارسی گفتن مادر در خانواده و جامعهشناس در سر کلاس را متوجه میشویم. امروزه اهل شعر و رمان و قصه و نمایش و فیلم هم غالباً در فضای زبان متعارف و برای عموم مینویسند و میگویند، اگر چه بخشی از آنان نیز به فارسی تخصصی و فنی نزدیک هستند. تاریخ اجتماعی هم، تاریخ نویسیِ «امر اجتماعی» است که با هدایت مفاهیم جامعهشناسی نوشته میشود. بنابراین، تاریخ اجتماعی برخلاف تاریخنویسی سنتی ایران، نه از جنس تاریخ سیاسی قدیم است، نه تاریخ دین است و نه تاریخ عمومی است؛ زیرا تاریخنویسی سنتی ایران عمدتاً تاریخ سیاسی و تاریخ انبیاء است و بعدها تذکرهنویسی و نوشتن سوانح احوال شعرا و اُدبا هم به آن افزوده شد و در نهایت به تاریخ ادبیات منتهی گردید. فردوسی در بیتی گفته است: چنان دان که شاهی و پیغمبری ـ دو گوهر بود در یک انگشتری. این بیت نشان میدهد، اهل فکر و دانش ایران بهصورت تاریخی دو امر مهم «شاهی» و «پیغمبری» را میشناختند و منبع آنها را یکی میدانستند و در آنها اندیشیده بودند. از این رو، تاریخنویسیشان نیز در محدودهی «سیاستِ شاهی» و «امر نبوی» محصور مانده بود. اما تاریخ اجتماعی قاعدتاً زمانی میتوانست نوشته شود که جامعه و تاریخِ جامعهْ موضوعیّت یافته باشد و «امر اجتماعی» بهطور مستقل فهمیده شده باشد. از اینرو، تاریخ اجتماعی فقط میتواند در سایة مفاهیم جامعهشناختی نوشته شود.
فصول این کتاب درسهایی است که در پاییز و زمستان ۱۳۹۴ بعد از ظهر یکشنبهها در انجمن جامعهشناسی ایران تدریس کردم. در این درسها کوشیدهام تصویری کلی از منطق تداوم و گسست زبان فارسی و پدید آمدن گفتمانهای ایرانی در عصر جدید ارائه کنم تا امکانی برای پژوهش جامعهشناختی در زبان فارسی و گفتمانهای معاصر جامعة ایرانی فراهم گردد. اگر بخواهم این منظور خود را به شکل دیگری بیان کنم، سعی کردهام زبان فارسی و زبانهای ایرانی را که غالباً در انحصار بحثهای ادیبانه و تاریخنگاری ادبی است و در این اواخر زبانشناسی هم تفننی در آن کرده است، به موضوع پژوهش و اندیشیدن در جامعهشناسی تبدیل کنم و راهی به پدیدارشناسی اجتماعی «گسسته شدن زبان فارسی» و تجدید «ساختارهای آگاهی» و «نظم معنایی» بگشایم. اساساً تاکنون زبان فارسی و زبانهای ایرانی بهصورت سنتی، بخشی از دانشِ ادبیات طبقهبندی شده است. ولی امروز دیگر این طبقهبندی پاسخگو نیست و اگر وضع به همین منوال ادامه یابد، بیش از این بر بغرنجی مشکل معاصر ما افزوده خواهد شد و ما در جهل از معاصرت و تجدد خویش باقی خواهیم ماند. ما امروز نیاز داریم تا بفهمیم انسان ایرانی و به زبانِ جامعهشناسی «کنشگر» و «سوژهی ایرانی» چگونه خود و جهانش را سخن میگوید؟ و اساساً چرا اینگونه سخن میگوید؟ و خود و جهان را اینگونه فهمیدن و سخن گفتن چه نسبتی با تجدد و مسألههای بنیادین جامعه دارد؟ بنابراین در شرایطی که واژگان و مفاهیمِ زبان فارسی تجدید شده و زبان بهطور کلی و «زبان متعارف» بهطور خاص، برای ما مسأله شده است، ما باید بتوانیم اوضاع زمانه و جامعة خویش را بر حسب زبان خود توضیح دهیم و از مجرای واسازیها و برساختهایی که در فارسی و گفتمانهای ایرانی معاصر اتفاق افتاده است، در وضعیّت کنونی جامعه و مسألههای خویش بیاندیشیم.
چنانکه اشاره کردم این کتاب حاصل یکسری درسهای منسجمی است که در ذیل یک عنوان در طی 14 جلسة متوالی بیان شده است. در نتیجه، لحن شفاهی آن همچنان باقی مانده است و گاهی مأخذشناسی بحثها نیز بهسهولت اتفاق نیفتاده است. از اینرو هر درس را یک «فصلْ گفتار» نامیدم تا تبارش در نامش تابیده باشد. فصل گفتار نخست از زبانشناسی تا پدیدارشناسی اجتماعی زبان است که در تاریخِ نظریة زبان و چیستی زبان بحث کردهام و کوشیدهام تعریفی از زبان تمهید نمایم تا بحثهای بعدی بر روی آن استوار گردد. فصل گفتار دوم در پدیدارشناسی اجتماعی زبانِ متعارف بیان شده است و توضیحی از چند دیسیپلین مدرن مطالعات زبان است تا جایگاهِ زبان متعارف مقداری متمایز گردد. فصل گفتار سوم در چیستی گفتمان و شکلگیری آن بحث شده است. در فصل گفتار چهارم از نسبت گفتمان با تاریخ و جامعه بحث شده است. فصل گفتار پنجم در روششناسی تحلیل گفتمان ارائه شده است. این پنج فصل، غالباً به بحثهای مفهومی و نظری زبان و گفتمان اختصاص یافته است. اما نُه فصل بعدی به تاریخ اجتماعی زبان فارسی در اعصار قدیم و جدید و گفتمانهای جامعة ایرانی در دوره معاصر اختصاص دارد.
فصل گفتار ششم در تحولات زبانهای ایرانی و جهان ایرانی بحث شده است و به نقد دورهبندی سهگانة تاریخ ایران که توسط تاریخ نگاران و تاریخنویسان ادبی معاصر از روی تاریخنویسی اروپایی گرتهبرداری شده است، پرداختهام. فصل گفتار هفتم به مسائل زبانهای ایرانی پرداخته است و اساساً تضارب و تقابل زبانهای ایرانی با زبانهای بیگانه را ملاک تحلیل قرار داده است و از چهار تضارب و دیالکتیک زبانی سرنوشتساز بحث شده است که عبارتند از: برخورد پارسی باستان با زبان یونانی، برخورد پارسی دورة ساسانی با زبان عربی و اسلامی، برخورد زبان فارسی با زبانهای ترکی و مغولی و تاتاری، در نهایت برخورد زبان فارسی با زبانهای اروپایی معاصر. اما از فصل گفتار هشتم تا انتهاء به «تجدد ایرانی» اختصاص یافته است. در فصل هشتم چیستی و آغاز و ادوار تجدد ایرانی را بحث کردهام و نشان دادهام چگونه در عصر جدید گسست و واسازی زبان فارسی اتفاق افتاد؟ و چه پیامدهایی به دنبال داشته است؟ فصل گفتار نهم ادامة تجدد ایرانی است و به «گفتمانهای اجتماعی» اختصاص دارد و در این فصل گفتمان اجتماعی سنت ـ دین بحث شده است. در فصل گفتار دهم گفتمان اجتماعی قدرت ـ ایدئولوژی را بحث کردهام. در فصل گفتار یازدهم نیز گفتمان اجتماعی تجدد ـ کلانشهری را بحث کردهام. فصل گفتار دوازدهم به گفتمانهای روشنفکری و دانشگاهی اختصاص یافته است و تمایز این دو نوع گفتمان را بحث کردهام. در فصل گفتار سیزدهم وضعیت چند گفتمانی متضاد جامعة ایرانی را بهعنوان یک مشکل اجتماعی در دورة معاصر بحث کردهام، و در فصل گفتار چهاردهم نیز به آیندة گفتمانهای ایرانی و روندها و فرآیندهای گفتمانی آینده پرداخت شده است.