استکبار ستیزی، دستور اسلام است/ دنیاطلبی مانع تداوم استکبارستیزی

به نقل از سایت اخبار دین و اندیشه :    

آیت‌الله سید مصطفی موسوی اصفهانی، عضو مجلس خبرگان رهبری در گفتگویی به مناسبت ۱۳ آبان، روز ملی مبارزه با استکبار پیرامون مفهوم استکبار به خبرنگار مهر گفت: استکبار از ماده کبر است که از همان واژه تکبر به معنای بزرگ بینی است. خوی استکباری یعنی آن خوی تکبر و بزرگ بینی و این که کسی خود را یک سر و گردن از دیگران بالاتر ببیند.

وی افزود: قرآن درباره شیطان که زیر بار فرمان خدا نرفت و بر آدم سجده نکرد می فرماید: «فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَی وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ». کبر ورزی یعنی زیر بار حق نرفتن، مطیع حق و حقیقت نبودن و حس برتری نسبت به دیگران داشتن. شیطان می گفت: «قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ». من بهتر از آدم هستم تو مرا از آتش خلق کردی و او را از خاک. این همان روحیه استکباری است.

عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: استکبار جهانی نیز به معنای کسانی است که خود را کدخدای جهان می‌دانند. می‌گویند ما باید همه کاره باشیم و دنیا همچون دهکده ای است که ما کدخدایش هستیم و همه هم باید هرچه ما گفتیم گوش کنند. اگر شنیدند که هیچ، اگر نه ما آن ها را از بین می بریم. یکی از دستورات اسلام استکبارستیزی است. پیامبر اکرم(ص) و امیرالمومنین(ع) و قبل از این ها همه انبیاء الهی در برابر مستکبران و طاغوت ها ایستادند. حضرت موسی در مقابل فرعون، حضرت ابراهیم در مقابل نمرود و قارون. استکبارستیزی یک وظیفه الهی است.

وی اضافه کرد: جنگ هایی مثل بدر، احد و خندق، استکبار ستیزی اسلام است. این استکبارستیزی ها بود که جزیره العرب را از چنگال این ابولهب ها و ابوجهل ها و ابوسفیان ها و مستکبرین نجات داد. امام راحل این راه را در ایران اسلامی زنده کرد و فرمود شیطان بزرگ آمریکاست و باید در مقابل او بایستیم. الحمدالله چهل سال است که این امت در مقابل استکبار جهانی ایستاده است که در رأس آن ها آمریکا و صهیونیست ها و دنباله روان آن ها و انگلیس و فرانسه و سایر مستکبرین هستند. اما فعلاً ریشه اصلی و استکبار بزرگ آمریکاست.

آیت‌الله موسوی اصفهانی سپس گفت: قرآن می فرماید: «جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ» باید با جهاد و تلاش و استقامت این روحیه استکبارستیزی را هم در خودمان حفظ کنیم و هم به نتیجه برسانیم. همان طور که به نتیجه رسیده ایم و مملکت مان را از چنگ استکبار نجات دادیم. الان اوضاع منطقه را ببینید و بسنجید. الحمدلله ایران اسلامی در اثر این استکبارستیزی قابل قیاس با افغانستان، پاکستان، سوریه و عراق نیست. حتی از نظر مادی و مالی و دنیوی و پیشرفت‌های علمی علاوه بر مسائل معنوی با همه فشارها مانند هشت سال جنگی که بر ما تحمیل کردند و تحریم‌های کمرشکنی که بر ما تحمیل کردند، احمدالله به نتیجه‌های خوبی رسیدیم.

وی خاطرنشان کرد: ما باید این استکبارستیزی را تا ظهور آقا امام زمان (ع) انشاالله ادامه دهیم، البته از طریقی که مقام معظم رهبری و قبل از ایشان امام راحل ترسیم کرده‌اند. اینکه هر کس برای خود یک استکبارستیزی مجزا در نظر بگیرد، مد نظر اسلام نیست. اصلاح تحت هدایت رهبری واحد است. قرآن می فرماید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا» در زمان معصومین باید پیرو معصومین بود و در عصر غیبت پیرو ولایت فقیه.

دستور قرآن بر عدم تکیه و اعتماد به ظالمین

آیت‌الله موسوی اصفهانی همچنین عنوان کرد: قرآن می فرماید: «وَلَا تَرْکَنُوا إِلَی الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ». «رکون» به معنای اعتماد و تکیه کردن است. قرآن می فرماید به ظالمین اعتماد نکنید و به آن ها تکیه نکنید. همان طور که می بینیم الان ۶ سال است، مذاکره با آمریکا و مذاکره با ۵+۱ مصداق رکون شده است. می گویند اگر مذاکره با آمریکا هم نشد با اروپا مذاکره می‌کنیم و این که از این مسیر دست‌بردار نیستند، نشان می دهد که امیدشان به آن هاست. این نشان می دهد رکون به خداوند متعال که در قرآن آمده است که «وَ عَلَی اللَّـهِ فَتَوَکَّلُوا إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ» را ندارند. اگر هم دارند بسیار ضعیف است و امیدشان به این است که از طرف آن ها این گره‌گشایی صورت بگیرد.

وی در ادامه گفت: قرآن می گوید شما باید به خدا توکل کنید و تا پای جان بایستید، خدای متعال هم کمک می کند. معنایش این است که بر سر دوراهی ها ببینید آن چه که وظیفه الهی است و رهبر تعیین می کند چیست. چقدر آقا فرمودند اروپا هم مثل آمریکا است، اما گویی این ها باور نمی کنند و تا نروند و سرشان به سنگ نخورد و توسط آن ها تحقیر نشوند و این ها را سرندوانند دست بردار نیستند. ۶ سال هم هست که این مسیر را رفته‌اند و فایده نداشته است. باز هم می گویند اگر آن ها بیایند ما مذاکره می کنیم. این پیداست که طرز تفکر چیست. طرز تفکر سند ۲۰۳۰ و طرز تفکر اروپایی است. تفکر استقامت، جهاد، شهادت و پایمردی نیست. این ها اهل این مفاهیم نیستند. یعنی عمل شان نشان می دهد. البته تا حدی چاره ندارند و نمی توانند بگویند ما اهل این مفاهیم نیستیم، ولی در مقام عمل نیستند.

وی افزود: برخی به زبان ادعای اطاعت از رهبری دارند اما در عمل رکون و اعتماد آن ها به غیر خداست. دلیلش نیز عمل آن هاست. قرآن به صراحت می گوید: «وَلَا تَرْکَنُوا إِلَی الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ». البته دو سال باقی مانده را نیز برای این که بگویند ما اشتباه نکردیم به کارشان ادامه خواهند داد و ما نیز باید بسوزیم و بسازیم، ولی نتیجه همان خواهد بود.

وی همچنین خاطرنشان کرد: اگر محبت های غیر الهی در قلب انسان تقویت شود محبت الهی در قلب انسان فروکش می کند که باید این مسئله را مراقبت کرد. قبل از انقلاب اسلامی در صدر اسلام هم همین طور بود. چه شد که امیرالمومنین علی(ع) را کنار زدند؟ بعد از ۲۵ سال که روحیه رفاه و مسائل دنیوی و جمع ثروت رایج شد آن وقت همان هایی که با انقلاب همراه بودند یعنی طلحه و زبیرهایی که در زمان پیامبر اکرم(ص) جان فشانی می کردند، بسیج شدند و در مقابل امیرالمومنین(ع) ایستادند و امیرالمومنین(ع) را تضعیف کردند. ولو این که در جنگ جمل شکست خوردند یا در جنگ نهروان و صفین نتوانستند به آن چه می خواستند برسند، ولی مجموعاً امیرالمومنین(ع) و یاران ایشان را تضعیف کردند و فعالیت‌های ایشان را دچار فرسایش کردند.

آیت‌الله موسوی اصفهانی افزود: این مسئله همیشه سابقه داشته است و حالا هم وجود دارد. این گونه افراد وقتی ببینند منافع شان در طرف دیگری است به دنبال منافع شان می روند و معلوم می شود که به دنبال منافع شان هستند و نه دنبال استکبارستیزی. اگر یک روزی هم استکبارستیزی می‌کردند انشاالله که برای خدا بوده باشد، اما خیلی از آن ها منافع شان را در آن مسیر می‌دیدند. بنابراین در حقیقت منافع خودشان را می خواستند. البته بعضی از آن ها نیز با سلامت می‌خواستند به اسلام خدمت کنند و در ادامه در روحیه دنیاطلبی افتاده اند که وقتی این دنیاطلبی آمد انسان باقی کارها را فدای آن می کند. جوانان ما باید خط را از قرآن بگیرند و همچنین از ائمه و امام خمینی و مقام معظم رهبری. و الا باقی راه ها، صراط های غیر مستقیم هستند.

وی در پایان گفت: برای این که دچار دنیاطلبی نشویم از همان قدم اول باید مراقب باشیم. مثلاً زمانی که به ما می گویند این جا درآمدش کم است اما در آن اداره درآمدش بیشتر است، اگر ما درآمد بیشتر را انتخاب کردیم یک قدم به سمت دنیاطلبی است. ولو این که آن درآمد حلال باشد. اگر به ما گفتند محرومیت ها در طلبگی این مقدار است، اما معنویت آن این مقدار است، مثلاً حقوق یک استاد در حوزه علمیه این مقدار است، اما حقوق یک استاد دانشگاه دو یا سه برابر است، اگر حقوق بیشتر را انتخاب کردیم این کم کم قدم های انحرافی به سمت مال است. این مال حرام است یا حلال؟ قطعاً حلال است. اما روحیه را به سمت مسایل مادی می‌برد. لذا انسان باید از اول کارهایی که می خواهد انجام دهد را بین خود و خدا سبک و سنگین کند و خدا را مقدم بدارد و خدا نیز کمک می کند.

برچسب ها:

دین و اندیشه

126
0 0

لینک های مفید