«پنج نقد به فرامرز رفیع‌پور» به زودی منتشر می شود

به نقل از سایت اخبار دین و اندیشه :    

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب آزمون نقدپذیری جامعه‌شناس: پنج نقد به فرامرز رفیع‌پور تألیف عباس عبدی و حسن محدثی گیلوایی به زودی منتشر می‌شود.

در بخشی از مقدمه‌ی کتاب در دست انتشار آمده است: برخی از مدرّسان دانشگاه این امکان را می‌یابند که بعد از سال‌ها تدریس و نیز پس انجام تحقیقات متعدّد آوازه‌ای کسب کنند و با بهره‌مندی از امکانات رسانه‌ای، در سطح کشور شناخته گردند. برخورداری از این امکانات جزو حقوق هر مدرّس دانشگاهی است و مایه‌ی خشنودی است که استادان دانشگاه و محققان می‌توانند از این امکانات بهره ببرند.

اما مشکلی که احتمال دارد از این ناحیه برخیزد این است که این آوازه‌ی نهادی و رسانه‌ای از صافی ارزیابی علمی و سنجش و وارسی کیفیت آثار کنش‌گران دانشگاهی و نیروهای پژوهشی عبور نکند؛ و جامعه‌ی دانشگاهی و پژوهشی بدون توجه به کیفیت آثار، هم‌چنان چنین مدرسّان و محقّقانی را که از تولید آثار واجد حدّاقلِّ استانداردهای علمی ناتوان‌اند، بر صدر بنشاند و به نقدهای وارد بر این‌گونه آثار بی‌توجه بماند. چنین پدیده‌ای حاکی از انحطاط جامعه‌ی دانشگاهی و علمی کشور و یا حوزه‌ی علمی ذی‌ربط است.

وقتی کنش‌گر فعّال یک حوزه‌ی علمی و رشته‌ی معین نسبت به نقدها بی‌توجه است و هم‌چنان از رعایت استانداردهای علمی در کار خویش اجتناب می‌کند، ضرورت دارد که جامعه‌ی علمی واکنش مناسبی نشان دهد و از چنین آثار و چهره‌ای، از نظر علمی اعتبارزدایی نماید. به‌راستی، چه‌گونه کسی که خود را دانش‌مند می‌داند، می‌تواند به جامعه‌ی علمی‌ای که خود جزئی از آن محسوب می‌شود بی‌اعتنا بماند؟

جامعه‌شناسی که در این کتاب آثارش مورد نقد قرار گرفته است، مصداقی از کنش‌گران دانشگاهی در ایران است که داد و ستد فکری با جامعه‌ی دانشگاهی را به‌کلّی از یاد برده است و اعتنایی به آثار هم‌کاران دانشگاهی خود ندارد. علاوه بر این، رفیع‌پور هیچ واکنشی نسبت به نقد و نظرات همکاران دانشگاهی و محققان هم‌رشته‌ای خود نشان نمی‌دهد؛ پنداری در فضایی خالی از همگنان و اَقران، یکه و یگانه در حال انجام کار علمی و پژوهشی است.

باری، برای ارزیابی عملکرد کنش‌گران فعّال در رشته‌ی جامعه‌شناسی، یکی از معیارها تمیز شأن "جامعه‌شناسی گفتن" از شأن "جامعه‌شناسی کردن " است. جامعه‌شناسی گفتن غیر از جامعه‌شناسی کردن است.

ایفای نقش معلّمی و قرار گرفتن در مقام یک مدرّس دانشگاه و تدریس جامعه‌شناسی و شرح و توضیح آرای جامعه‌شناسان، کاری است و توصیف واقعیت اجتماعی با استفاده از روش‌های تحقیق معتبر و تبیین واقعیت اجتماعی بر مبنای نظریه‌ای جامعه‌شناختی، کار دیگری است. اوّلی مسبوق به دانستن و شناخت و مهارت بیان است و دوّمی علاوه بر دانستن و شناخت، نیازمند برخورداری از شمِّ جامعه‌شناختی، خلّاقیت نظری، و مهارت بالا در کاربرد روش‌های تحقیق است.

لذا ممکن است کسی در مقام مدرّس جامعه‌شناسی، فردی موفّق و در مقام محقّق جامعه‌شناسی، فردی ناموفّق باشد. ممکن است مدرّس دانشگاه خدمات قابل توجهی در طی چند دهه کار آموزشی در رشته‌ی خود ارائه کرده باشد و شاگردان شایسته‌ای پرورده باشد امّا در پژوهش و تحقیق چندان کام‌یاب و موفّق نبوده باشد. بنابراین، لازم است دو مقام تعلیم و پژوهش را از هم جدا سازیم. اگرچه این دو نوع فعالیت در یک رشته از هم تغذیه می‌کنند اما لزوماً بر یکدیگر منطبق نیستند و هر یک به‌طور نسبی مستقل از دیگری قابل پی‌گیری و انجام هستند.

هر پژوهشگر خوب لزوماً مدرّس خوبی نیست و هر مدرّس توانا و شایسته لزوماً محقق توان‌مند و کام‌یابی نیست. ما در این‌جا، ثمرات فعالیت علمی دکتر فرامرز رفیع‌پور را آن‌طور که در برخی آثار پژوهشی و مکتوب‌اش نمایان شده است، نقد کرده‌ایم و وجه دیگر شخصیت علمی ایشان–یعنی فعالیت‌های آموزشی ایشان- مورد بحث و بررسی ما نبوده است.

برچسب ها:

دین و اندیشه

159
0 0

لینک های مفید