به نقل از سایت اخبار دین و اندیشه : به گزارش خبرگزاری مهر، برنامه «چراغ مطالعه» با حضور محمد سمیعی نویسنده کتاب «نبرد قدرت در ایران؛ چرا و چگونه روحانیت پیروز شد؟» شنبه ۲۶ بهمنماه از شبکه چهار سیما پخش شد.
کوروش علیانی مجری برنامه در ابتدا گفت: اولازهمه عنوان کتاب شما توجهم را جلب کرد. معمولاً عنوان کتابها محافظهکارانهتر است. چه شد که این عنوان را انتخاب کردید؟
محمد سمیعی در پاسخ گفت: عنوان کتاب باید مطلب آن را منعکس کند. این عنوان مطلب مرکزی این کتاب است. انقلاب ایران یکی از انقلابهای مهم جهان است. اما در قرن بیستم روال حرکت جهان بر اساس روال این انقلاب نبود. از قرن نوزدهم مذهب مدام از سیاست دورتر میشد اما در انقلاب ایران دقیقاً برعکس شد.
عضو هیئتعلمی دانشگاه مطالعات جهان افزود: ایران در سال ۵۷ کشوری مدرن بود و کسی انتظار نداشت که روحانیت در سیاست و قدرت قرار بگیرد. اگر این اتفاق با کودتا و قدرت اسلحه اتفاق میافتاد خیلی مسئله نبود اما مردم این نظام را انتخاب کردند. سؤال مهم این است که روحانیت در این شرایط جهانی که این شرایط در جامعه ایران هم وجود داشت چرا و چگونه به قدرت رسید؟ این کتاب برای جواب دادن به این سؤال نوشته شده است. باید توجه کرد که روحانیت در رقابت با کدام گروههای سیاسی به این پیروزی رسید.
وی ادامه داد: روحانیت شیعه بهعنوان یک قشر فعال از زمان صفویه شروع شد. تشیع تا پیش از آن مذهب رسمی نبود و روحانیت شیعه قشر متمرکز تأثیرگذار نبودند. حکومت صفویه خیلی تعیینکننده است. صفویه خودشان گرایش صوفیگری داشتند و با فقه و فقاهت کاری نداشتند. اما وقتی به قدرت رسیدند دیدند نمیشود بدون قانون جامعه را اداره کنند و تا آن موقع نیز تنها منبع برای قانون فقه بود. دیدند نمیشود با صوفیگری و حلقه دراویش راه انداختن حکومت را اداره کرد و نیاز به قانون است.
محمد سمیعی اضافه کرد: صفویه هویت سیاسی مردم ایران را زنده کردند و هویت ایرانی، خود را از هویت اسلامی جدا کرد. یعنی ایرانی بودن ایرانیها را به آنها برگرداندند و ابزار این برگرداندن هم تشیع بود. قبل از صفویه کسانی برای زنده کردن این خاطر تلاش کردند اما موفق نشده بودند چون مذهب را تغییر ندادند. مثلاً آلبویه شیعه بودند اما نخواستند تشیع را مذهب رسمی کنند. در آن زمان شیعیان منزلت پیدا کرده بودند اما اینطور نبود که آلبویه کشور را شیعه کنند.
وی سپس گفت: در زمان شاهطهماسب محقق کرکی فقیه بزرگی بود که با صفویه همکاری کرد. در ادامه در زمان شاهعباس اول قشر روحانیت شکل گرفت و این قشر شروع به کنشگری در جامعه ایران کرد. سپس در قاجاریه تحول مهمی شکل گرفت. در آن زمان طبیعت سیاست در ایران بسیار خشن و خونبار بوده و سلسلههایی که در ایران به قدرت میرسیدند قبیلههایی بودند که ازلحاظ نظامی تفوق داشتند و بهدوراز تمدن بودند. در چنین طبعی اهل قلم که سرشناسان آن بسیاریشان روحانیون بودند در قدرت جایی نداشتند و ایدههای مدرنسازی که به جامعه ایران میآید موجب میشود تحول عمدهای در روحانیت رخ دهد و آن اینکه وارد سیاست شود.
محمد سمیعی خاطرنشان کرد: روشنفکران روحانیون را به ورود به سیاست دعوت میکنند. چون نفوذی در جامعه نداشتند و میخواستند مردم را بسیج کنند پس دست به دامان روحانیت میشوند. اولین تجربه در انقلاب مشروطه اتفاق میافتد که تقریباً همه قبول دارند که در آن بیشترین نقش را روحانیت داشت.
کوروش علیانی در ادامه گفت: در مشروطه صحنه آخر فتح تهران عجیب است که یک روحانی یعنی شیخ ابراهیم زنجانی روحانی دیگر یعنی شیخ فضلالله نوری را به اعدام محکوم میکند.
محمد سمیعی اظهار داشت: در کرمان نیز یک روحانی، روحانی دیگر را به فلک و چوب بست که این ماجرا را آغاز و اعدام شیخ فضلالله را پایان این جریان میدانند. درنهایت روحانیت در زمان دروی محصول مشروطه هیچ توانی نداشت چون با دنیای مدرن آشنایی نداشت. نه میتوانست دربست آن را بپذیرد و نه جایگزینی برای آن ارائه کند. درنتیجه ازلحاظ تئوری بین آنها تفرقه افتاد و خودشان همدیگر را تضعیف کردند که موجب شد دیکتاتوری به نام رضاخان با کودتا ظهور کند.
وی با بیان اینکه این کودتا کاملاً با حمایت انگلستان شکل گرفت افزود: البته سند آن را وزارت امور خارجه تاکنون ارائه نکرده است. قرائن تاریخی کاملاً واضح است که کودتا توسط انگلیسیها انجام شد. خود رضاخان هم میگوید انگلیسیها من را آوردند، اما نمیدانستند چه کسی را آوردهاند. این جمله را مصدق و دولتآبادی نقل کردهاند. درهرصورت میوه مشروطه را رضاخان درو میکند.
محمد سمیعی سپس عنوان کرد: تناقض بزرگی در دوران رضاشاه داریم. بنیانهای نوسازی ایران بهصورت کاملاً تحسینبرانگیزی صورت میگیرد. آموزشوپرورش، دادگستری، راهسازی، امنیت و ... اما مشکل اصلی رضاشاه این بود که از نیمه کار بیشتر از داشتن دستاورد تبدیل به دیکتاتوری شد که دستاوردهای خود را نیز خراب کرد. رضاشاه بیسواد بود اما موفقیتهای بزرگی در نوسازی داشت. وقتی محمدرضا میآید میگوید میخواهم بیعدالتیهای گذشته را جبران کنم. جالب است که وقتی یک قدرت اشغالگر شاه ایران را میبرد هیچکس از مردم ناراحت نمیشوند.
وی همچنین یادآور شد: چون روسها میخواستند یک مسیر امنی باشد تا کالاهای موردنیازشان از خلیجفارس به روسیه منتقل شود، راه آهن سراسری را در زمان رضاشاه میسازند و تنها به این فکر میکردند که این مسیر برای کالاهایشان امن باشد. به همین دلیل فضای بازی در سیاست ایران ایجاد میکنند و موجب میشود روزنامههای زیادی راه بیفتد و آزادی برقرار باشد. رضاشاه همچنین نیروهای سیاسی را دستکاری کرد و کنشگری تاریخی ایلات و عشایر را از آنها گرفت و از طرفی ارتش منظم درست کرد.
کوروش علیانی مجری برنامه در پایان گفت: تازه رسیدیم به رضاشاه و وقت برنامهمان تمام شد. انشالله در قسمت بعدی برنامه به این موضوع بپردازیم که روحانیت چرا و چگونه پیروز شد؟
«چراغ مطالعه» برنامهای تخصصی در حوزه کتاب است که با نویسندگان ایرانی در مورد آثارشان به گفتگو مینشیند. این برنامه شنبهها ساعت ۲۱ روی آنتن شبکه ۴ میرود. تکرار این برنامه نیز یکشنبهها ساعت ۱۰ و دوشنبهها ساعت ۱۳ پخش میشود.