به نقل از سایت اخبار دین و اندیشه : به گزارش خبرگزاری مهر، مهدی مولایی آرائی عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگاسلامی در یادداشتی به موضوع «مسافرتهای کرونایی؛ در فرهنگ مدرن و فرهنگ ایرانی» پرداخته است:
این روزها، شب و روزمان شده است کرونا. از رعایت نظافت در محیط حقیقی تا محتواهای راست و دروغ در فضای مجازی. کمتر کسی میتوانست پیشبینی و حتی تصور اینگونه زمانی را داشته باشد که مساجد تعطیل شود، صله ارحام و خریدهای نوروزی تبدیل به قرنطیه خانگی شود و جلسات اداری و رسمی حتی در سطح مجلس شورای اسلامی لغو شود. زندانیان هم به مرخصی زودهنگام و بلندمدت روند.
در این متن، به دنبال توصیف وضعیت کنونی نیستم که تقریباً همگان نسبت به آن آشنا هستند؛ مسئله اصلی من درباره «فرهنگ عمومی در ایام کرونایی» است و به چند مطلب به صورت خلاصه اشاره میکنم:
بهراستی چرا باورمان نمیشود که نباید به مسافرت برویم؟ چرا به محض اعلام خبر تعطیلی، بار سفر میبندیم و راهی شمال میشویم؟
علل انجام این کار بسیار زیاد است اما یکی از علل اصلی آن، نداشتن مهارت گفتگو و گذراندن اوقات فراغت در محیط خانه و کنار اعضای خانواده است. وقتی تعطیلی اعلام میشود اولین سوالی که به ذهن اعضای خانواده میرسد این است: «چکار کنیم؟» از یکسو محیط فیزیکی خانهها در شهرهای به اصطلاح متمدن و پیشرفته به قدری کوچک شده که خانه تبدیل به یک خوابگاه شده است و از سوی دیگر در محیط فرهنگی اجتماعی خانواده هیچ مهارتی برای همنشینی و گفتگوی اعضای خانواده با یکدیگر وجود ندارد و زوجین تلاش میکنند به واسطهی یک متغیر دیگری به نام تغییر محیط، اوقات و زمان خود را بگذرانند حتی اگر صرفاً در جاده و ماشین باشند!
این در حالی است که در سنت ایرانی ما، بهترین اوقات فراغت، دورهمی اعضای خانواده و قصهگویی پدر و مادر و بزرگان خانواده بود. دنیای مدرن گرچه ادعا میکند دنیای گفتگو و پیشرفت است اما پایهایترین و اساسیترین گفتگوها را در بنیادیترین نهاد جامعه برکنده است و امروز در این دنیای به اصطلاح متجدد، مردم برای گفتگو با یکدیگر و درباره یکدیگر نیازمند آن هستند که عنصری دیگر وارد شود تا بتوانند درباره آن با یکدیگر صحبت کنند. جالبتر انکه برخی نظریات حوزه علوم اجتماعی تحت عنوان مثلثسازی در نظریه سامانههای عاطفی خانواده این رفتار را تئوریزه میکند.
دوگانههای دنیای مدرن عینک و شابلون نگریستن ما را تغییر داده است. در مواجهه با یک مسئله داخلی و کاملاً عینی و ملموس در عالم پزشکی و تجربی، باز هم دوگانه «مردمی- دولتی» بازتولید میشود. باز هم دو گانه «حکومتی- مردمی» رپرتاژ میشود. مشکل اصلی ما ان است که از عالَم و دنیای فرهنگی خود فاصله گرفتهایم و ادابازی دنیای غرب را برای خود بزک کرده و گمان میکنیم، تحلیلهای پیشرفتهای ارائه میکنیم.
در فرهنگ اسلامی و دینی، اصل بر «اصالت الصحه» است. اصل بر «برائت و صداقت» است. چرا به محض اعلام خبرهای رسمی مبنی بر «مسافرت نروید»، ضد آن را عمل میکنیم و به خیال خود «حال مسئولین را میگیریم»، غافل از آنکه همان فردی که به خاطر مسافرت ما به زحمت میافتد اعم از نیروی راهور، رهداری، پزشک و پرستار و… همگی جز مردم هستند و اصالتاً اصالت دادن به دوگانه «مردمی- دولتی» باطل و نادرست است. باور کنیم همه ما سوار بر یک کشتی شدهایم و هر کس اعم از مسئول و غیرمسئول اگر خیانتی کند به همه آسیب میرسد و البته خیانت مسئول سنگینتر و تقاص آن سختتر خواهد بود.
این متن در پی آن نیست که تأثیر و نقش برخی رفتارهای نادرست حال و گذشته مسئولان در ایجاد عدم اعتماد برخی مردم به تصمیمات و سخنان مدیران بپردازد. اما الان زمانهی کنار هم ایستادن و اعتمادکردن به یکدیگر است بدان امید که با «تعاون و یاری یکدیگر» (تعاونوا علی البر و التقوی) از گسترش این ویروس جلوگیری کنیم و آنرا شکست دهیم.