به نقل از سایت اخبار دین و اندیشه : به گزارش خبرگزاری مهر، برنامه تلویزیونی «راز» شب گذشته، یکشنبه ۲۴ فروردین ماه به روی آنتن شبکه چهارسیما رفت. مهمان این قسمت از برنامه محمد علی عبدالهی دانشیار فلسفه دانشگاه تهران بود و با موضوع حضور یا غیبت این جهانی خداوند و بحران کرونا نکاتی را مطرح کرد.
الهیات جدیدی پس از کرونا به وجود نمیآید
عبداللهی در مورد وضعیت الهیات دینی در بحران کرونا گفت: بنده معتقدم که باید تاریخ را پس از این به تاریخ قبل از کرونا و پس از کرونا تقسیم کرد. متخصصین عرصههای مختلف نظیر سیاست، اقتصاد، اجتماع و … نوشتهاند که از این پس با نظم جدیدی در این عرصهها روبهرو میشویم. پرسش مهم این است که آیا در دوران پس از کرونا باید با الهیات جدیدی نیز روبهرو میشویم یا خیر؟ به عبارت دیگر، آیا کرونا الهیات دیگری را برای ما به همراه خواهد داشت؟ به نظر بنده، خیر. نیازی نیست که الهیات جدیدی تاسیس کنیم بلکه الهیات قبل از کرونا برای پاسخگویی به پرسشهای مهمی که در دوران این بحران توسط بشر طرح شده است کافی است. البته نباید فراموش کنیم که پیامدهای کرونا به لحاظ الهیاتی باید در مقایسه با آن چیزی که قبل از این بحران بوده است قرار گیرد. یعنی کرونا پیامدهایی برای تفکر نظری ما و الهیان فلسفی ما دارد.
وی ادامه داد: به نظر بنده میتوانیم بگوییم در دوران قبل از کرونا، بشر در عصر مدرن زندگی میکرده است؛ در این دوره جدید دو دیدگاه الهیاتی وجود دارد که در برابر همدیگر قرار دارند؛ یکی الهیات دینی و توحیدی است و دیگری الهیات لیبرال و رها است که میتوان آن را اومانیستی نیز نامید. حالا و پس از دوران کرونا قرار نیست که هیچکدام از این دو الهیات از بین برود بلکه کرونا باعث میشود که این دو خودشان را محک بزنند. میدان کرونا میدانی برای این است که پیروان هر کدام از این دو الهیات خودشان را محک زده و باورهایشان را در برابر این پدیده عجیب در بوته آزمایش قرار بدهند.
شناخت نقاط ضعف و شبهات الهیات دینی، برکت خیر کروناست
این استاد دانشگاه تاکید کرد: من کرونا را پدیدهای خیر برای الهیات توحیدی میدانم چرا که هر دستگاه الهیاتی در مسیر تاریخی خود ممکن است دچار انحرافها و شبهاتی شود؛ به ویژه آنکه با حکومتها نیز گره بخورد و بنا باشد یک حکومت را تغذیه فکری کند. در اینجاست که آن الهیات در زمینه اجتماعی نیز محک خورده و مورد پرسش قرار میگیرد. به نظرم کرونا باعث خواهد شد که دستگاه توحیدی بتواند به پرسشها، شبهات و نقاط ضعف خود پاسخ داده و به بازسازی خود بپردازد.
او در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه در این شرایط بحرانی خداوند کجاست، گفت: این سوال مهمی است و در سطح عمومی اهمیت زیادی دارد. افراد میپرسند که خداوند مهربان الهیات توحیدی کجاست؟ چرا دست قدرت او را نمیبینیم؟ حتی این سوال در سطح فرهیختگان و فیلسوفان نیز دیده میشود. کرونا موجب شده است که مسئله حضور یا غیاب خداوند در این دنیا هم در سطح عمومی و هم در سطح تخصصی مطرح شود. برای پاسخ به این سوال باید پیشینهای از الهیات حضور یا غیاب ارائه بدهم. از دوره تجدید حیات علمی اروپا که علم در آنجا رشد بسیار زیادی پیدا کرد بسیاری از فیلسوفان که شگفتزده شده بودند به این نتیجه رسیدند که دیگر نمیتوانیم به باورهای الهیات توحیدی اعتقاد داشته باشیم؛ در واقع تعبیر الهیات غیبت از همینجا به وجود آمد. در این الهیات به آفرینش خداوند معتقد هستند اما میگویند که بعد از این آفرینش، خداوند دیگر حضور ندارد و کار را به عقل بشر واگذار کرده است. به نظر بنده کرونا باعث شد که این دیدگاه مورد تردید قرار بگیرد.
سه دلیل عقلی برای حضور این جهانی خداوند
عبدالهی بیان داشت: علم به بشر مدرن اعتماد به نفسی داده بود که میگفت میتوانم جایگزین خداوند شوم. در الهیات توحیدی باور داریم که رابطه انسان با خداوند یک رابطه شخصی است و میتواند با مناجات و دعا به او نزدیک شود. بر همین اساس در الهیات توحیدی معتقدیم که خداوند از طریق ۳ پنجره حضورش را نشان میدهد؛ یکی پنجره وحی است؛ بدین معنی که خداوند با ارسال پیامبران و از پنجره وحی به آنان با بشر روی زمین از طریق کلمه و زبان حرف میزند. پنجره دوم، نفس است؛ در روایات آمده است که پرمنفعتترین معارف، معرفت نفس است. خداوند نفس انسان را به گونهای آفریده است که میتواند با تامل در آن به معرفت دست پیدا کرده و با خداوند ارتباط برقرار کند. سومین پنجرهای که خداوند را به ما نشان میدهد، طبیعت است. در روایات ما آمده است که در آفرینش آسمان و زمین تفکر کنید و این تفکر جزء اوصاف مومنان شمرده شده است. خوب است به یاد آوریم که قبل از دوران مدرن دانشمندان وقتی در مورد طبیعت مطالعه میکردند میگفتند که کتاب خداوند را مطالعه میکنیم؛ خداوند دو کتاب دارد؛ یکی کتاب مقدس و دیگری کتاب طبیعت. در الهیات توحیدی خداوند در همه جا حضور دارد اما در الهیات لیبرال این منافذ بسته شده است و همه چیز را تحت تاثیر علم بشری میدانند.
این استاد فلسفه حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: دقت داشته باشید که خود خداوند به ما اجازه داده است که در طبیعت کنکاش کنیم و حتی ما را دعوت کرده است که تا میتوانیم در مورد آن مطالعه کنیم. حال چگونه است که علم بشری جایگزین قدرت خداوند میشود؟ جهانی که ما در آن زندگی میکنیم دو چهره دارد؛ یکی چهرهای است که از قوانین فیزیکی به دست آمده است. این جهان چهره دیگری نیز دارد که خداوند در آن برجسته است و آن هم چهره اخلاقی عالم است. در چهره اخلاقی که توسط انبیا تبیین شده است همان قوانین فیزیکی وجود دارد اما متفاوت با چهره فیزیکی است. در چهره فیزیکی میگوییم هر عملی را عکسالعملی است؛ این موضوع در چهره اخلاقی هم وجود دارد وقتی میگوییم که هر گناهی بر روح ما تاثیرگذار است و عکسالعمل دارد.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا خداوند مهربان در دنیا شر آفریده است، گفت: امروز این سوال برای بشر کنونی ملموستر هم شده است و در سطح عوام و خواص مطرح میشود. پرسیده میشود که اگر خداوند وجود دارد و خیرخواه و همه توان است، در این روزها کجاست و چرا کاری نمیکند؟ جالب است که خیلیها همین پرسش را برای اثبات عدم وجود خداوند درنظر گرفتند و نشانه الحاد قرار دادند. اگر بخواهیم خیلی ساده به این پرسش پاسخ بدهیم باید بگویم کسی که این پرسش را برای عدم وجود خداوند درنظر گرفته است اول از همه باید دو چیز را برایمان اثبات کند و اگر اثبات کرد استدلال او پذیرفته میشود. اول اینکه باید ثابت کند شر گزاف در این عالم وجود دارد. دقت داشته باشید که ما در این دنیا دوگونه شر داریم؛ یکی شر بدون دلیل است و شر گزاف شری است که نه خیری از درون آن برمیخیزد و نه مانع شر بزرگتر میشود. حال اگر بگوییم که خداوند شری را آفریده است اما از درون آن خیری بزرگتر برمیخیزد یا این شر، شر قلیلی است که باعث جلوگیری از شر بزرگتری میشود، چه پاسخی دارند؟ کسی که میخواهد وجود شر را به عنوان دلیلی برای عدم حضور خداوند درنظر بگیرد باید اثبات کند که شری برای بشر پدید آمده است که نه خیری به همراه دارد و نه جلوی شر بزگتری را گرفته است. به عبارت بهتر شر بیدلیل است. این کار بسیار دشوار است. البته زود است که به جمعبندی نهایی برسیم اما در همین ایام مقالاتی نوشته شده است که فواید کرونا را برای بشر برشمرده است.
وی افزود: علاوه بر این باید ثابت کند جهانی که در آن زندگی میکنیم جهانی است که در آن امکان عدم وجود شر وجود دارد. البته این موضوع یک بحث فلسفی دقیق است.
او در مورد نظرگاه الهیات توحیدی درباره مرگ گفت: دو جور میتوان به مسئله مرگ نگاه کرد. سوالی که وجود دارد این است که در شرایط کرونایی به مرگ اندیشه کنیم یا خیر. دقت کنید که نگاه متعارف به مرگ نگاهی غیراصیل است و نگاهی است که میگوید پایان زندگی و نابودی حیات است. اما این نگاه، نگاه درستی نیست. شاید یکی از خیرات کرونا این باشد که به مقام مرگاندیشی برسیم. مقام مرگ اندیشی همان مقامی است که به هستی اصیل خود دست پیدا میکنیم. ما زمانی میتوانیم وجود را اصیل درک کنیم که واقعاً به مقام مرگاندیشی برسیم.