به نقل از سایت اخبار دین و اندیشه : خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه - حجت الاسلام ابوالفضل ابراهیمی: خدای متعال در سوره ابراهیم میفرمایند: «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسی بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُور» ما موسی را به همراه نشانههای و معجزات خود فرستادیم تا اینکه مردم را از ظلمات خارج و داخل نور کند و ای پیامبر تو ایام الله را به یاد مردم آر که در این تذکر و یادآوری نشانههایی بر مردم بسیار صبرکننده و شاکر است.
در قرآن بارها به جریان حضرت موسی و قوم بنی اسرائیل اشاره شده است قرآن کتاب داستان نیست خدای متعال در سوره یوسف میفرماید: نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ «قَصَص» جمع قصه نیست بلکه مصدر است یعنی بهترین روش قصه گویی نه بهترین قصهها یعنی ما به بهترین روش قصه گوئی این جریانها را برای تو تعریف کردیم. در آخر همین سوره فرمود: لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِی الْأَلْبَابِ. در این روش قصه گوئی عبرت و نشانه هائی برای صاحبان فکر است.
یکی از این ایام الله که نباید فراموش شود روز ۱۵ خرداد میباشد. صحبت در مورد قیام ۱۵ خرداد و شهدای ۱۵ خرداد بسیار مهم است، زیرا پایه انقلاب اسلامی در این روز گذاشته شد و شهدای این روز بسیار مظلوم هستند. حضرت امام در مورد این روز میفرمایند: روز ۱۵ خرداد در عین حال که چون عاشورا روز عزای عمومی ملت مظلوم است، روز حماسه و تولد جدید اسلام و مسلمانان است.
بزرگداشت روز حماسه آفرین ۱۵ خرداد، بزرگداشت ارزشهای انسانی در طول تاریخ است، همان سان که بزرگداشت روز سرنوشت ساز عاشورا، بزرگداشت اسلام و قرآن کریم است. ملت شریف ما، بلکه ملتهای مظلوم، از هر چه غفلت کنند، از این دو روز الهی نباید غفلت کنند.
عاشورا با «نه» خود، یزیدیان را در طول تاریخ نفی کرد و به گورستان فرستاد و ۱۵ خرداد پهلویان و پهلوی صفتان و ابرقدرتها را مدفون کرد. بزرگداشت و راهپیماییهای روز پانزده خرداد فریادی کوبنده است از مستضعفان بر سر مستکبران و از متعهدان به مکتب مترقی قرآن در مقابل تسلیم شدگان بی چون و چرا به مکاتب انحرافی یا التقاطی شرق و غرب که به طور خزنده در انحراف ملت مظلوم ما دست به قلم و زبان، در کوشش بیامان هستند. بر ملت شریف ماست که این ایام اللَّه را که هدیههایی از عالم غیب ربوبی است با جان و دل حفظ و با چنگ و دندان نگهداری کنند؛ و با شعار و شعور بر مخالفان مکتب و خدمتگزاران به شیاطین بزرگ و کوچک بتازند».
در بیانی دیگر میفرمایند: مسئله پانزده خرداد یکی از مسائلی است که شاید ما قبل و ما بعدش را کم کسی بداند. اینها در پرده ابهام تا آخر میماند، و من بسیاری از مسائل را که ما قبل پانزده خرداد رخ داد و بعض مسائل را که ما بعد او رخ داد مطلعم، لکن بیان نمیکنم. ولی پانزده خرداد به همت جوانهای کشور و جان نثاران اسلام مبدأ شد از برای تحولات بعدی، و من شهدای پانزده خرداد را از خدای تبارک و تعالی میخواهم که غریق رحمت کند که به ما حق دارند. و بازماندگان شهدا که باز هم هستند و بعدها هم هستند ان شاء اللَّه خداوند صبر و اجر به آنها عنایت بفرماید.
مطالعه این واقعه برای امروز ما نیز بسیار مهم است مخصوصاً برای نسل جوان زیرا این ایام ایامی است که رسانههای خارجی و بعض منافقین و غافلین در داخل مشغول تطهیر نظام شاهنشاهی و پهلوی پدر و پسر ملعون هستند و پانزده خرداد ماهیت پست آنها را نشان میدهد: امام رضوان الله علیه در جایی میفرمایند: پانزده خرداد را اینها اصلًا ذکری از آن نمیکنند. ۱۵ خرداد به طوری که گفته اند- من در حبس بودم، لکن آن طوری که برای من بعد از بیرون آمدن گفتند- قریب پانزده هزار نفر را آنها کشتند و از قراری که باز گفتند، خود محمد رضا با هلیکوپتر عامل قتل هم بوده است خودش. اینها، این طرفدارهای «حقوق بشر»، این پانزده هزار جمعیتی که در یک روز کشته شد اینها را مثل اینکه بشر نمیدانند! یا بشر میدانند و برای آنها حقوق قائل نیستند. وقوع پانزده خرداد حاصل هیجان یک روز و صرفاً به خاطر دستگیری حضرت امام نبود بلکه حاصل جنایات چهل ساله پهلوی پدر و پسر بود.
پهلوی پسر تا زمان آیت الله بروجردی بخاطر نفوذ و رهبری و اقتدار ایشان مبارزه مستقیم با اسلام نداشت و حتی در ظاهر احترام آیت الله بروجردی را به عنوان یک مرجع دینی حفظ میکرد اما بعد از ایشان احساس کرد که دیگر آن پایه اجتماعی از بین رفت لذا روش خود را عوض کرد که شاید بتوان گفت آغاز آن با طرح لوایح انجمنهای ایالتی و ولایتی بود که در غالب یک لوایح فریب دهنده قصد از بین بردن اسلام را داشتند.
لایحه مزبور سه بند عمده داشت که موجب اعتراض شد آن بندها عبارت بودند از:
۱. قید اسلام از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان برداشته میشود.
۲ . در مراسم تحلیف و قسم خوردن، به جای قرآن مجید کتاب آسمانی نوشته بود.
۳. ذکوریت از انتخاب کنندگان برداشته شده بود.
امام راحل با توجه به آن بصیرت الهی متوجه این خیانت شد و لذا از ابتدا ایشان و سایر علما به مبارزه با آن برخواستند تا اینکه دولت وقت به ریاست اسدالله علم مجبور شد به صورت ظاهری آن لوایح را لغو کند، اما شاه که گمان میکرد دیگر علما پایگاه اجتماعی خود را از دست داده اند شروع به مبارزه رو در رو کرد. یکی از نتایج آن واقعه حمله به مدرسه فیضیه در فروردین ۴۲ و کشته و مجروح شدن تعدادی از طلاب و روحانیون بود.
کار به این لوایح ختم نشد بلکه لایحه اصلاحات ارضی به بهانه حمایت از دهقانان و تحت عنوان انقلاب سفید و ارتباط با اسرائیل هم توطئههای دیگر بر علیه اسلام و مردم ایران بود. حضرت امام پس از فاجعه فیضیه مبارزه را علنی کرد و با تلگرافهای مختلف به علمای بلاد و حتی علمای نجف ماهیت این حکومت پهلوی را برای علما و مردم روشن میکرد.
در اردیبهشت سال ۴۲ با مخاطب قرار دادن علمای یزد میفرمایند: لازم است توجه حضرات آقایان را جلب کنم به اعمال گذشته و حاضر دستگاه جبار؛ در گذشته به اسلام و قرآن اهانت کرد و خواستْ قرآن را در ردیف کتب ضاله قرار دهد. اکنون با اعلام تساوی حقوق، چندین حکم ضروری اسلام محو میشود. اخیراً وزیر دادگستری در طرح خود شرط اسلام و ذکوریت را از شرایط قضات لغو کرده
از چیزهایی که سو نیت دولت حاضر را اثبات میکند تسهیلاتی است که برای مسافرت دو هزار نفر یا بیشتر از فرق ضاله قائل شده است، و به هر یک پانصد دلار ارز داده اند و قریب هزار و دویست تومان تخفیف در بلیت هواپیما داده اند؛ به مقصد آنکه این عده در محفلی که در لندن از آنها تشکیل میشود و صد در صد ضد اسلامی است شرکت کنند. در مقابل، برای زیارت حجاج بیت اللَّه الحرام چه مشکلات که ایجاد نمیکنند و چه اجحافات و خرج تراشیها که نمیشود.
آقایان باید توجه فرمایند که بسیاری از پستهای حساس به دست این فرقه است که حقیقتاً عمال اسرائیل هستند. خطر اسرائیل برای اسلام و ایران بسیار نزدیک است. پیمان با اسرائیل در مقابل دول اسلامی یا بسته شده یا میشود. لازم است علمای اعلام و خطبای محترم سایر طبقات را آگاه فرمایند که در موقعش بتوانیم جلوگیری کنیم.
در پیامی خطاب به آیت الله خوئی و علمای نجف میفرمایند: ما امروز مواجه هستیم با دستگاه جباری که در نظر دارد احکام اسلام را یکی پس از دیگری تغییر دهد. آنچه تا کنون با صراحت در نطقهای خود اظهار کرده اند تساوی حقوق زن و مرد است در همه جهات که چندین حکم ضروری اسلام پایمال میشود. اخیراً در طرحی که وزیر دادگستری تهیه کرده است قید رجولیت و اسلام را از قضات لغو کرده، و چیزهای وحشتناکی در زیر پرده است که اگر غفلت شود اساس مذهب در معرض خطر است.
حضرات افاضل متذکر باشند که امروز تکلیف به همه طبقات متوجه است. این جانب با تمام مشکلات و تهدیدات و تضییقات و اهانتها عازم هستم، به خواست خداوند متعال، از پا ننشینم تا حصول مقصد نهایی و جلوگیری از تجاوز به حدود شرع مطاع یا تحصیل عذر در درگاه قادر متعال. و رجای واثق دارم که توفیق حاصل خواهد شد.
هدف امام رضوان الله علیه آگاهی تودههای مختلف مردم از مقاصد شوم پهلوی بود. در پیامهای مختلف خطاب به اقشار مختلف مردم امام رضوان الله علیه ماهیت پلید این رژیم را برای مردم آشکار میکند تا اینکه تیر نهایی خود را در عصر عاشورای ۴۲ برابر ۱۳ خرداد زدند و آن سخنرانی معروف را بیان فرمودند: الآن عصر عاشوراست … گاهی که وقایع روز عاشورا را از نظر میگذرانم، این سوال برایم پیش میآید که اگر بنی امیه و دستگاه یزید بن معاویه تنها با حسین، سر جنگ داشتند، آن رفتار وحشیانه و خلاف انسانی چه بود که در روز عاشورا با زنهای بی پناه و اطفال بیگناه مرتکب شدند؟ بچه خردسال چه تقصیر داشت؟ زنها چه تقصیر داشتند؟ نظرم این است آنها با اساسْ سروکار داشتند، بنی هاشم را نمیخواستند، بنی امیه با بنی هاشم مخالفت داشتند، نمیخواستند شجره طیبه باشد. همین فکر در ایران [وجود] داشت. اینها با بچههای شانزده- هفده ساله ما چه کار داشتند؟ سید شانزده- هفده ساله [۱] به شاه چه کرده بود؟ به دولت چه کرده بود؟ به دستگاههای سفاک چه کرده بود؟ لکن این فکر پیش میآید که اینها با اساس مخالفند، با بچه مخالف نیستند. اینها نمیخواهند که اساس موجود باشد؛ اینها نمیخواهند صغیر و کبیر ما موجود باشد.
و در ادامه فرمودند: آقا، یک حقایقی در کار است، من باز سرم دارد درد میگیرد؛ یک حقایقی در کار است. شما آقایان در تقویم دو سال پیش از این یا سه سال پیش از این بهاییها مراجعه کنید؛ در آنجا مینویسد: تساوی حقوق زن و مرد، رأی عبد البهاء است؛ آقایان از او تبعیت میکنند. آقای شاه هم نفهمیده میرود بالای آنجا، میگوید: تساوی حقوق زن و مرد. آقا! این را به تو تزریق کردند که بگویند بهایی هستی، که من بگویم کافر است؛ بیرونت کنند. نکن این طور؛ بدبخت! نکن این طور.
حضرت امام در ادامه سخنرانی اشاره به رابطه با اسرائیل میکند و سخنانشان را ختم میکنند. همین سخنرانی باعث شد که در سحر ۱۵ خرداد ساواک به در خانه امام بریزند و ایشان را شبانه به تهران منتقل کنند و صبح آن روز مردم قم با شنیدن این اتفاق به خیابانها ریختند و وقتی خبر به تهران رسید در تهران و ورامین و سایر شهرها هم این اتفاق افتاد که بسیاری مظلومانه به شهادت رسیدند حضرت امام در مورد شهدای ۱۵ خرداد میفرمایند: بررسی کنید اشخاصی که در ۱۵ خرداد جان دادند، سنگهای قبرهای آنها را ببینید کی بودند اینها. اگر یک سنگ قبر از این قشرهای دیگر غیر اسلامی پیدا کردید، آنها هم شرکت داشته اند. اگر در قشرهای اسلامی یک سنگ قبر از آن درجههای بالا پیدا کردید، آنها هم شرکت داشته اند. ولی پیدا نمیکنید. هر چه هست این قشر پایین است، این قشر کشاورز است، این قشر کارگر است، این تاجر مسْلم است؛ این کاسب مسلم است؛ این روحانی متعهد است. هر چه هست از این قشر است. پس ۱۵ خرداد را به تبع اسلام اینها بوجود آوردند و به تبع اسلام اینها حفظ کردند؛ و به تبع اسلام اینها نگهداری میکنند. کسانی که گمان میکنند غیر قدرت اسلام میتوانست یک همچو سدی را بشکند در خطا هستند.
ان شاء الله ثمره این خونهای مظلوم به زمین ریخته شده که به انقلاب اسلامی ایران منجر شد، ختم به ظهور امام زمان علیه السلام شود و با پرچم جمهوری اسلامی در سپاه امام زمان پرچم اسلام را در تمام نقاط عالم به اهتزار در میآوریم. ان شاء الله.
پی نوشت:
[۱] (۱)- آقای سید یونس رودباری، یکی از شهدای فاجعه فیضیه.