به نقل از سایت اخبار دین و اندیشه : به گزارش خبرگزاری مهر، در سومین شب از سلسله نشست های «عاشورا و امروز ما» که در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می شود حجتالاسلام والمسلمین مهدی مهریزی درباره موضوع «جاهلیت و فساد، دو بستر حادثه عاشورا» سخنرانی کرد.
وی با اشاره به اینکه در یک جامعه چه اتفاقی میافتد که حادثهای مانند شهادت امام حسین(ع) و خاندانشان با آن وضع غیرانسانی صورت میگیرد؟ گفت: به نظرم یک بخشی از این مصائب به عموم مردم و بخشی نیز به دستگاه حاکم برمیگردد، یعنی همیشه اتفاقات ناگوار معلول یک دستگاه حاکم بد و فاسد نیست. اگر زمینههای اجتماعی فراهم نباشد، هرچقدر هم که یک حکومت بد باشد، اجازه چنین کاری را نخواهد یافت.
او در ادامه با اشاره به موضوع سخنرانی خود، واژه «جاهلیت» را برای وصف جامعه و مردم و واژه «فاسد» را نیز برای وصف دستگاه حاکم مطرح کرد و افزود: بارها شنیدهایم که بعد از پیامبر فاصله حاکمان از ویژگیهای حکومت پیامبر دور شد. اما اگر همین دستگاه حاکم، جاهلیت را نبیند جرأت فساد نمییابد. جاهلیت اجتماعی، فساد دستگاه حاکم را بوجود میآورد و این دو با هم به مصائب ناگوار منجر میشود.
مهریزی در بخش دیگری از سخنان خود به غلبه بعد سیاسی و مناسکی دین اشاره و بیان کرد: در جامعه ما دو بعد از ابعاد اسلام یعنی بعد سیاسی و مناسکی آن پررنگ شده است. در جریانهای سیاسی این دو بعد غلبه پیدا میکنند و آنچه که مغفول واقع شده، بُعد معرفتی، معنوی و اخلاقی دین است که به حاشیه رفته است.
او همچنین با اشاره به بعد سیاسی دین بیان کرد: توجه به بعد سیاسی همین است. این روزها این بحث که چه تعداد از منبرها و مداحیها سیاسی حرف میزنند، داغ شده است. اما اشتباه نشود؛ بخش زیادی از مسائل دینی، اجتماعی است و پرداختن به آن از این جهت غلط نیست. آنچه من از بعد سیاسی میگویم به معنای خاص حاکمیت و حکومت است. اما مسأله دیگر که بعضی از بزرگان ما هم گرفتار این موضوع شدهاند، این است که به جای آنکه به بعد اجتماعی نماز جمعه بپردازند از آن برداشت سیاسی کردهاند.
مهریزی ادامه داد: ما اوایل انقلاب از بعد سیاسی به همه این مسائل پرداختیم تا مفهوم حکومت اسلامی و دینی را تبیین کنیم. اما باید بدانیم سیاست جزء دین است اما یک بعد از آن و وسیله است. مانند آنچه امام علی(ع) گفتند که حکومت پشیزی ارزش ندارد و مانند آب بینی بز است. اما ما ناخوداگاه آن بعد را تقویت میکنیم.
مؤلفههای درونی و بیرونی جاهلیت در فرد و جامعه
این استاد دانشگاه همچنین با اشاره به سخنان حضرت امام حسین درباره فساد حاکمان زمان خود اضافه کرد: امام حسین در جای دیگری که فراوان شنیدهایم از این فساد برائت میجوید و میگوید خروج من (بیرون رفتن) به دنبال جنجال و احساس نیست بلکه برای ایجاد اصلاح در امت جدم بیرون رفتم.
مهریزی همچنین با اشاره به حدیثی از پیامبر، گفت: پیامبر در جایی میفرمایند ما دنبال حکومت نیستیم، این موضوع خیلی عجیب است. موسی و هارون وقتی پیش فرعون رفتند گفتند تو حاکم باش اما ظلم نکن. این جمله امام حسین هم شاید این تعبیر را داشته باشد. ما میخواهیم نشانهها، مرزها و حدود دین را مشخص کنیم و اصلاح و درستی را در شهرها همگانی کنیم.
این استاد دانشگاه با اشاره به موضوع جاهلیت در ادبیات دینی ما میگوید: ۸۰۰ حدیث درباره عقل و جهل داریم. مشخص است این موضوع کلیدی است. کمترین مؤلفه عقلانیت قدرت تشخیص است. جامعهای که نمیتواند تشخیص دهد، جاهل است. لایه دوم عقلانیت، قدرت تحلیل است که فرد بتواند تشخیص دهد چرا این خوب و یا بد است.
مهریزی افزود: از میان جوامع درگیر با حادثه عاشورا، صفت جاهل برای شام کاربرد دارد چراکه تنها یک روایت و آن هم روایت معاویه را از اسلام شنیده بودند. اما کوفه امام حسن و امام علی را دیده بود. کوفیان یا ترسیدند یا تطمیع شدند اما شامیها نمیدانستند.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: نمایندهای که انتخاب میکنیم، رأیی که میدهیم و دوستان نزدیکی که انتخاب میکنیم، نشانه عقل یا جهل ماست. همچنین بر اساس حرف زدن میتوان فهمید یک فرد یا جامعه چقدر خرمند است. یکی از نشانههای عاقل بودن، نوع حرف زدن است. اگر جامعه خودمان را درباره حرف زدن بسنجیم امتیاز بدی میگیریم.
قرآن حرف زدن بدون عمل را همعرض شرک و کفر میداند
مهریزی همچنین تصریح کرد: قرآن تأکید دارد حرفی که به آن عمل نمیکنید، نزنید و حرف زدن بدون عمل را همعرض شرک و کفر آورده است. بسیاری از مشکلات در جامعه ما بخاطر حرف زدنهای بیجاست. کسی که در جایگاهی نباید حرف بزند، حرفی میزند و مصیبتهای زیادی برای آن فرد و دایره حکومت ایجاد میشود. ساکت باشید، حرف زدن نشانه عقل است. در حادثه عاشورا وقتی یاران امام حسین حرف میزدند، سپاه مقابل میگفتند ما حوصله شنیدن نداریم.
وی درباره راه اصلاح عمومی جامعه اظهار کرد: سه مدل وجود دارد؛ عدهای میگویند ما باید سراغ تودهها برویم و جامعه را آگاه کنیم و عدهای دیگر معتقدند باید قدرت را به دست آورد و با قدرتها روبهرو شد. اما مدل سوم آن است که با تربیت تودهها آنها را به تعامل با قدرت ببریم نه رویارویی با آن.
مهریزی در پایان سخنان خود با بیان اینکه «قدرت و آگاهی مثل پدر و مادر هستند و جایی که آگاهان و قدرتمندان هماهنگ در عمل باشند همه چیز درست میشود»، بیان کرد: ما الان در دور باطلی افتادیم که نمیدانیم اول مردم باید درست شوند و یا حکومت. در ۱۵۰ سال گذشته، هر ۳۰ سال یک اتفاقاتی میافتد. گیر قصه کجاست؟ این دو هماهنگ با هم نیستند. تعامل با قدرت و نه رویارویی با قدرت مهم است. همانطور که موسی به بنیاسرائیل میگوید ما نیامدیم جای تو بنشینیم، تو رئیس باش اما ظلم نکن.